فرهنگی و هنریموسیقی و هنر های تجسمی

احمدرضا احمدی درگذشت

احمدرضا احمدی در سن 83 سالگی درگذشت.

احمدرضا احمدی سال ها بود که از ناراحتی قلبی رنج می برد و چندین بار در بیمارستان بستری شده بود.

این شاعر که در ابتدای ورود به دنیای شعر مورد حمایت فروغ فرخزاد قرار گرفت، از پیشگامان سبک موج نو در دهه 40 بود و در آنجا در حوزه ادبیات کودک و نوجوان فعالیت زیادی داشت. احمدی در سال های اخیر به نقاشی نیز روی آورده است.

احمدرضا احمدی در 30 اردیبهشت 1319 در کرمان به دنیا آمد. از آثار او در حوزه شعر می توان به «آخرین دفترها»، «دفترهای پیری»، «هزار اقاقیا در چشم تو چیزی نیست» و «روزی به تو می گویم» و از آثار او در حوزه کودک و نوجوان و جوانان جوان ها “حفار در خانه پسر” بودند هفت صندلی، “دختر ماهی تنها” و “مزرعه آفتابگردان”.

احمدرضا احمدی شاعر بزرگسال و نویسنده کتاب کودک که از اوایل دهه ۱۳۴۰ فعالیت فرهنگی خود را در حوزه شعر نو برای بزرگسالان آغاز کرد و به عنوان شاعر موج نو شعر فارسی در جهان فرهنگ و ادب شناخته می شود. ، در اواخر همان دهه با دانستن بخش انتشارات کانون پرورش فکری، داستان های کودکانه را نیز امتحان کرد.

احمدرضا احمدی کودکی اهل کرمان است.وی در سال 1319 در این شهر به دنیا آمد و دوره ابتدایی را در آنجا به پایان رساند، سپس به تهران آمد و مدرک خود را از دارالفنون گرفت. پس از آن دو سال در کرمان تدریس کرد، اما این کار به روح او نمی خورد.

زمانی که کانون پرورش فکری کودکان تأسیس شد، فیروز شیروانلو و سپس سیروس طاهباز، نویسندگان و شاعران با تجربه و جوان را مأمور توسعه روند تالیف و انتشار کتاب های فارسی کودکان کردند.

ضمناً به احمدرضا احمدی احمدی دستور داده شد. حاصل کار داستان «من چیزی دارم که شما باور خواهید کرد» بود که در سال 1349 منتشر شد. احمدی در دهه 50 در مرکز فعالیت کرد و بخش موسیقی این مؤسسه را ارتقا داد و در این زمینه آثار ارزشمندی در رشته موسیقی کودک یا ادبیات موسیقی به سرپرستی او منتشر شد. با این حال تا کتابی که از آن یاد شد تا سال 64 یعنی کتاب «هفت در یک هفته» به نوشتن داستان های کودکان ادامه نداد. البته این کتاب تخیلی نیست. در سال 1368 داستان های «از این بوته دیگر هزار گل سرخ نداری» و «باران نوشتم، باران بارید» را منتشر کرد.از سال 1369 با همکاری نادر ابراهیمی سلسله کتاب هایی نوشت و منتشر کرد که کار او را در این زمینه تثبیت کرد.

«ناگهان نور روشن شد»، «زن و شوهر زیر باران»، «در شب ماه که شب چهاردهم بود»، «کبوتر سفید کنار آینه»، «بهار است»، «شب». روز اول و صبح روز هفتم»، «پسر تنها روی برف»، «برف هفت گل بنفشه را پوشاند»، «باران را نوشتم، باران بارید»، «آدرس»، « روزی که مه بی پایان بود، «رنگین کمانی که هرگز رخ نداد»، «روید در باغ زن و شوهر»، «اسب و سیب و بهار»، «شب یلدا، داستان بلندترین شب سال. “، “خواب سیب، رویای سیب”، “من خرگوش سفید را در بهار دیدم”، “برکه کوچک، قایق کوچک”، “خرگوش سفید همیشه سفید است”، “ما پرنده را در بهار صدا زدیم. پاسخ داد، «آخرین روز پاییز»، «عکاس در حیاط خانه ما منتظر بود»، «نوشتم، باران می‌بارد»، «نه از این بوته گل رز دری»، «من هفت روز در هفته داشته باشید، «هفت رنگین کمان»، «کلمه ای دارم که فقط شما بچه ها آن را باور کنید»، «مزرعه آفتابگردان»، «ناگهان چراغ ها»، «مسافران هواپیمای سفید». “، “دختر” یک ماهی تنها، “پسر و دوازده ماه سال”، “پسر به دریا نگاه کرد و گفت”، “در خانه پسر هفت صندلی بود”، “قصه پدربزرگ”، ” باران در باغ بزرگ، “دختر ماهی تنها”، “پروانه ای که روی بالش من خوابید”، “رفت،”، “پروانه ای که روی بالش من خوابید”، “دیگر باران نخواهد آمد” و «این همه بادکنک رنگی» از آثار این شاعر و نویسنده است.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا