با یک بیانیه موقعیت یابی – TechCrunch – مکانی برای برند خود ایجاد کنید

این طبیعت انسان است برای طبقه بندی و مرتب کردن اطلاعاتی که در زندگی روزمره با آنها مواجه می شویم. برای تأثیرگذاری بر نحوه درک مشتریان بالقوه از برند شما، باید آن را به گونه ای ارائه کنید که به آنها کمک کند تصمیم بگیرند که چگونه در مورد برند شما فکر کنند.
این فرآیند موقعیت یابی نامیده می شود و مهمترین (و کمترین درک) جزء کتاب برند شما است. تعیین موقعیت پیامی است که دریافت می شود، نه پیامی که تحویل داده می شود. این به سادگی آنچه شما می گویید نیست، نحوه چیدمان آن اطلاعات در ذهن مشتری است. اساساً کجا فرود می آید؟ در نهایت چه فضایی را اشغال می کند؟
به TechCrunch کمک کنید تا بهترین بازاریابان رشد را برای استارت آپ ها پیدا کند.
ارائه یک توصیه در این نظرسنجی سریع و ما نتایج را با همه به اشتراک خواهیم گذاشت.
موقعیت یابی در مورد، خوب، گرفتن یک موقعیت است. این سهمی است که شما در ذهن مشتریان احتمالی خود در مورد آنچه که برند شما می تواند به طور منحصر به فرد ادعا و دفاع کند، قرار می دهید. بیانیه موقعیت یابی راهی واضح و جامع برای راهنمایی افراد در مورد نحوه تفکر در مورد شرکت شما است.
این برند شما را تعریف و چارچوب بندی می کند و آن را به ساختار سازماندهی مرکزی پیام ها و استراتژی برند شما تبدیل می کند. برای ساختن بیانیه موقعیت یابی خود، ابتدا باید کارهایی را در سطح بندی اجزای آن انجام دهید.
در اینجا چگونه است:
از آنجایی که موقعیت یابی در مورد فضایی است که شما در ذهن مشتری خود اشغال می کنید، تا زمانی که دقیقاً ندانید که آن مشتری چه کسی است، نمی توانید بفهمید که چگونه برند خود را قرار دهید. برای توسعه برند شما ترتیبی از عملیات وجود دارد و توسعه شخصیت های هدف شما قبل از موقعیت یابی است. همچنین مفید است که قبل از تلاش برای تعیین موقعیت خود، اخلاق برند خود را به طور کامل توسعه دهید. درک اینکه چه کسی هستید و به چه کسی خدمت می کنید اولین ورودی های حیاتی است.
بیانیه موقعیت شما به عنوان پایه ای برای توسعه پیام های کلیدی، پیشنهادات ارزش، خطوط برچسب و صدا و لحن شما عمل می کند.
پس از ایجاد مشتری هدف، زمان آن است که چارچوب مرجع خود را مشخص کنید – زمینه ای که مصرف کنندگان در آن برند شما را مشاهده می کنند. با ارائه یک چارچوب مرجع به مصرف کنندگان، آنها را با اطلاعات مورد نیاز برای دسته بندی، زمینه سازی و سپس مقایسه برند خود با آنچه قبلاً برای آنها آشناست، تجهیز می کنید.
این مهم است، زیرا مشتریان بالقوه قبل از اینکه بتوانند نقاط تمایز را در نظر بگیرند (چیزی که برند شما را منحصر به فرد می کند) باید نکات برابری را در نظر بگیرند (یعنی برند شما چگونه است). چارچوبهای مرجع رقابتی برای کاهش تعداد برندهایی که برای جلب توجه آن مشتری بالقوه رقابت میکنند، خاص است.
خاص بودن یک چارچوب مرجع به مشتری نشان می دهد که آن را در کجای ذهن خود قرار دهد، و هر چه دسته بندی کوچکتر باشد، شانس شما برای داشتن آن (یا حداقل، متمایز شدن) بیشتر است.
ورزش: پنج برند برتر در دسته بندی خود را بنویسید. اگر در آن رده شماره 1 نیستید، در دسته بندی های دیگری که برند شما در آن ها اولین یا بهترین است طوفان فکری کنید.
مقداری الهام:
نان پانرا شماره 1 فست فود زنجیره ای نیست، اما کافه نانوایی فست فود شماره 1 است. چارچوب مرجع آنها سعی نمی کند با غول های ریشه دار مانند مک دونالد یا استارباکس رقابت کند. در عوض، Panera را در دسته بندی خاص تر و قابل مالکیت قرار می دهد.
White Claw برترین نوشیدنی الکلی کنسرو شده نیست، اما این اولین نوشیدنی است که شما را مست می کند. این امر «هارد سلتزر» را به یک چارچوب مرجع مؤثر برای برندی تبدیل میکند که ترجیح میدهد به جای رقابت با آبجو، نوشیدنیهای مالت و خنککنندههای شراب، در دستهای پیشرو باشد.