بزرگترین موفقیت های اپل: بهترین تجهیزات اپل

(Pocket-lint) – مانند گروه موسیقی مورد علاقه شما، شرکت فناوری مورد علاقه شما احتمالاً سهم خود را از دست داده است. اما برخلاف بسیاری از گروههای موسیقی، اپل بیش از سهم خود از گروههای بینظیر مطلق داشته است.
اپل ممکن است هر از گاهی اشتباه کند، اما زمانی که آن را به درستی انجام دهد، تأثیری باورنکردنی دارد: در حالی که برخی از شرکت ها رویای تغییر جهان را فقط یک بار در سر می پرورانند، اپل بارها و بارها و بارها فناوری را متحول کرده است.
با ما همراه باشید تا پرکنندههای کف اپل را کشف کنیم، صداهایی که ما را وادار میکنند دستهایمان را در هوا تکان دهیم، طوری که انگار اهمیتی نمیدهیم.
مکینتاش (1984)
مک یک پیروزی بود. این اولین کامپیوتر بازار انبوه با رابط کاربری گرافیکی و ماوس بود و به طور خاص برای استفاده توسط افراد عادی طراحی شده بود.
همانطور که استیو جابز در سال 1984 به کارکنان اپل گفت، “بسیار عالی” بود. اپل قبلا سعی کرده بود با لیزا یک کامپیوتر گرافیکی بسازد، اما هزینه آن بیشتر از یک ماشین بود. مکینتاش بهتر و بسیار ارزان تر بود. اما اپل قصد نداشت هیچ ریسکی بکند و مبالغ هنگفتی را برای تبلیغات راه اندازی مک هزینه کرد. ممکن است ویدیوی معروف «1984» Superbowl را به خاطر بیاورید که توسط Blade Runner و کارگردان Alien Ridley Scott کارگردانی شده است.
Apple II (1977)
اولین کامپیوتر تولید انبوه اپل چهار سال قبل از IBM PC عرضه شد و موفقیت بزرگی داشت: یکی از اولین کامپیوترهای با نمایشگر رنگی و مسلماً اولین کامپیوتر شخصی واقعا کاربرپسند بود. در نسخه های مختلف از سال 1977 تا 1993 ساخته شد، همه آنها به دنبال دستور خالق استیو وزنیاک مبنی بر اینکه رایانه های شخصی باید “کوچک، قابل اعتماد، راحت برای استفاده و ارزان” باشند.
طبق استانداردهای آن زمان، Apple II همه آن چیزها بود، و به لطف استیو جابز، ظاهر بسیار خوبی نیز داشت. در ابتدا به علاقهمندان و بازیکنان بازی فروخته شد، اما به زودی با کمک اولین برنامه صفحهگسترده، VisiCalc (1979) راه خود را در مشاغل پیدا کرد.
PowerBook G4 12 اینچی (2003)
قبل از PowerBook G4، کاربران لپ تاپ حق انتخاب داشتند. شما می توانید خوبی داشته باشید. شما می توانید قابل حمل داشته باشید. اما شما نمی توانید هر دو را داشته باشید. لپتاپهای خوب شانههای شما را از بین میبرند. آنهایی که قابل حمل هستند به سختی می توانند تا ده بشمارند. این با G4 تغییر کرد، پردازنده 867 مگاهرتزی آن تقریباً به اندازه تراشه 1 گیگاهرتزی در پاور مک دسکتاپ توانایی دارد. این یک کامپیوتر مناسب بود که اتفاقاً کوچک بود.
G4 آخرین نسل پاور بوک بود که توسط مک بوک پرو مجهز به اینتل جایگزین شد – اما در حالی که مک بوک پرو در داخل متفاوت بود، بیرون را تا حد زیادی یکسان نگه داشت. همچنان میتوانید پژواک G4 را در مکبوکها و مکبوک پروهای امروزی ببینید.
iBook (1999)
اولین iBooks از طرحهای شیرین iMac استفاده کرد تا چیزی را تولید کند که ما فکر میکنیم سرگرمکنندهترین لپتاپهایی است که تاکنون طراحی شدهاند. همانطور که iBooks شیکتر و کمتر دمدمیتر میشد، iBooks نیز این کار را انجام میداد: طراحیهای تاشو بد بو iBook G3 تنها پس از دو سال جای خود را به خطوط خنک و تمیز مدلهای “Snow” دادند.
ما از دیدن رفتن آنها ناراحت شدیم، اگرچه ما این تغییر را درک می کنیم: در سال 2001 نشانه های طراحی iMac و iBooks به قدری تقلید شده بودند که تبدیل به کلیشه های طراحی شده بودند. و مدل های Snow بهتر بودند: کوچکتر، هوشیارتر و بسیار بادوام تر.
iMac (1998)
این کامپیوتری است که اپل را که در دهه 1990 در رکود بود، نجات داد. آی مک خارقالعاده استیو جابز و جاناتان آیو شبیه هیچ چیز روی زمین نبود. رایانه های شخصی جعبه های ملایم و بژی بودند. آیمکها به طرز خندهداری روشن بودند و شبیه شیرینیهای غولپیکر بودند. رایانه های شخصی فلاپی دیسک داشتند. آیمکها این کار را نکردند – و باعث شد که در دهههای آینده به آن نوع تفسیرهای منفی عادت کند، زیرا به سرعت فناوریهایی را که احساس میکرد در راه است کنار گذاشتند.
iMac یک موفقیت بزرگ بود، اگرچه با گذشت زمان کمی سرگرمکننده شد: آیمکهای امروزی به غیر از اینکه یک کامپیوتر همهکاره هستند، اشتراکات بصری بسیار کمی با نامهای شیرین خود دارند. اما کاملاً ممکن است که اگر آیمکهای سرگرمکننده نبودند، امروز حتی یک اپل هم وجود نداشت.
iPod (2001)
«بی سیم نیست. فضای کمتر از عشایر. لنگ.» نقل قول تحقیر آمیز راب مالدا در مورد پخش کننده MP3 اپل در کنار امتناع دکا از بیتلز به تاریخ پیوسته است زیرا “موسیقی گیتار در راه است.” اما او یک نکته داشت: روی کاغذ، آی پاد نسبت به سایر پخش کننده های MP3 موجود در بازار، توانایی کمتری داشت و در ابتدا حتی با ویندوز هم کار نمی کرد.
چیزی که آیپاد را خاص میکرد، نحوه کار، احساس و نحوه ادغام آن با iTunes برای خرید موسیقی بدون دردسر بود. آی پاد اپل را در سطحی اساسی تغییر داد: شرکتی به نام Apple Computer به زودی متوجه شد که رایانه ها تنها بخش کوچکی از تجارت آن را تشکیل می دهند.
iTunes (2001)
کسی گفته iTunes؟ iTunes به عنوان یک برنامه مدیریت موسیقی و راهی آسان برای ریپ کردن موسیقی از سی دی و قرار دادن آن بر روی آی پاد شروع شد، چیزی که شرکت های ضبط در آن زمان از آن عصبانی بودند. اما در سال 2003، در اوج سرقت موسیقی آنلاین، iTunes فروشگاه موسیقی iTunes را برای دانلود آسان و مقرون به صرفه موسیقی دریافت کرد.
خریدها برای راضی نگه داشتن شرکتهای ضبط کپی محافظت میشد و اپل انبوهی از دانلودها را فروخت. در روزهای قبل از پخش، این یکی از معدود پیشنهادهای موسیقی قانونی بود که مردم واقعاً مایل بودند برای آن پول بپردازند، و راه را برای فروش اپلیکیشن در آینده ای نه چندان دور هموار می کرد. فقط به نسخه های اولیه برنامه ویندوز اشاره نکنید…
macOS X (2001)
ما تمایل داریم که به قیمت نرم افزار اپل، روی محصولات سخت افزاری اپل تمرکز کنیم، اما Mac OS X (که در آن زمان نامیده می شد؛ امروز macOS X است) انقلابی بود. این یک انحراف کامل از سیستم عامل های قبلی مک بود که در سال 2001 راه اندازی شد، نه فقط از نظر ظاهر بلکه از نظر نحوه ساخت. Mac OS X بر روی سیستم عامل یونیکس ساخته شد و برخلاف ویندوز سعی نکرد هر ویژگی قابل تصوری را برای هر قطعه سخت افزاری قابل تصور ارائه دهد.
این سادگی و امنیت کامل یونیکس به این معنی بود که Mac OS X از ویندوز پایدارتر و ایمن تر بود: از آنجایی که ویندوز از هجوم مداوم نرم افزارهای مخرب و آسیب پذیری های امنیتی رنج می برد، Mac OS X فقط کار می کرد.
اپل استور (2001)
ما سخت افزار داشتیم ما نرم افزار داشتیم ما خدمات داشته ایم اما بزرگترین موفقیتهای اپل شامل فروشگاههایش نیز میشود، که با همان دقتی که در مورد سایر محصولاتش اعمال میکند به آنها برخورد کرد. اپل ارتباط خود را با خردهفروشان سنتی «بزرگباکس» قطع کرد و بهخودی خود دست به کار شد و تجربهای در خردهفروشی ایجاد کرد که بسیار متفاوت از خرید سنتی فناوری بود.
منتقدان مورد تمسخر قرار گرفتند اما خریداران به فروشگاه ها هجوم آوردند: تنها در عرض سه سال اپل استورها در ایالات متحده بیش از یک میلیارد دلار فروش به ارمغان آوردند که سریع ترین خرده فروش تاریخ برای دستیابی به این تعداد است. فروشگاههای اپل از فروش پرفشار که صنعت الکترونیک را تحت تأثیر قرار داده است اجتناب میکنند و به مراکز اجتماعی و همچنین مکانهایی برای خرید کالا تبدیل شدهاند.
آیفون (2007)
این تنها بهترین موفقیت اپل نیست. این موفقترین محصول مصرفی تمام دوران است، و آنقدر واحد فروخته شده است – 1 میلیارد تا پایان سال 2017 و از آن زمان بسیار بیشتر – که همه مدیران ارشد اپل اکنون در خانههای طلای جامد با رباتهای ساقی ساخته شده از الماس زندگی میکنند. حداقل، این چیزی است که ما شنیده ایم.
آیفون اولین گوشی هوشمند نبود، اما اولین گوشی شگفتانگیز بود – تا حد زیادی به دلیل صفحه لمسی عالی و سیستمعامل بهینهشده لمسی. رقبایی مانند بلک بری نمیتوانستند باور کنند که واقعاً کار میکند، و معلوم شد که تا حدودی درست میگفتند: زمانی که استیو جابز آیفون را در سال 2007 عرضه کرد، چندین آیفون داشت تا این واقعیت را پنهان کند که آنها مدام خراب میشوند.
مک بوک ایر (2008)
مک بوک ایر اولین لپ تاپ کوچک اپل پس از پاور بوک G4 12 اینچی بود و یک پیروزی مهندسی بود. با نگاهی به گذشته، مک بوک ایر شاید کمی بیش از حد قابل حمل بود: با وجود تمام نازکی باورنکردنی اش، که استیو جابز به طرز خنده داری با بیرون کشیدن آن از پاکت نشان داد، گرفتن لپ تاپی به نازک بودن باعث سازش بود.
مدلهای بدون SSD کند بودند، باتری قابل تعویض توسط کاربر نبود – بدعت در آن زمان – پورتهای زیادی وجود نداشت و قیمت آن بالا بود. با این وجود، موفقیت بزرگی بود و اپل تصمیمات بحث برانگیزی را اتخاذ کرد، زیرا بقیه لپتاپهای خود را کاهش داد.
اپ استور (2008)
آیفون هرگز قرار نبود برنامه داشته باشد: به جای آن از شما انتظار می رفت که فقط برنامه های وب را نشانه گذاری کنید. اما اپل با درک پتانسیل نه تنها فروش اپلیکیشن ها، بلکه ارائه مکانی امن برای خرید آنها به سرعت نظر خود را تغییر داد.
سالها طول میکشد تا تقلید رقبا به موفقیت برسد، و در همین حین اپ استور اپل در iOS میلیاردها میلیارد اپلیکیشن فروخت و بسیاری از توسعهدهندگان را بسیار ثروتمند کرد. اکنون که میتوانیم فتوشاپ و بازیهای سهبعدی را در قالب برنامه دریافت کنیم، خندهدار است که به گذشته نگاه کنیم: در آن زمان ما با برنامههای سطح روح و آبجو تقلبی هیجانزده شدیم.
iPad (2010)
اپل رایانه لوحی را اختراع نکرد: مایکروسافت تقریباً یک دهه قبل در تلاش بود تا مردم را به رایانه شخصی تبلت خود علاقه مند کند. کاری که اپل با آیپد انجام داد، عالی بود. اپل به جای اینکه بخواهد کل یک رایانه شخصی را در یک تبلت بچسباند، که رویکرد مایکروسافت بود، اپل به همان سیستم عامل تلفن همراه آیفون گیر داد.
در حالی که برخی به تمسخر میپرداختند – چگونه کسی میتواند کاری معقول را با یک تلفن هوشمند با شکوه انجام دهد؟ – اکثر ما آیپد را همان طور که بود دیدیم: یک کامپیوتر قابل حمل فوق العاده مفید که برای همه چیز از نتفلیکس گرفته تا خرد کردن اعداد ایده آل است. آیپد پروهای امروزی از بسیاری از لپتاپها بهتر عمل میکنند و برنامههای کلاس دسکتاپ را اجرا میکنند.
نوشته کری مارشال. ویرایش توسط Adrian Willings.