فرهنگی و هنریموسیقی و هنر های تجسمی

تفسیری از دکوپاژ ناصر تقوایی در «اربعین»

اکبر نبوی درباره فیلم «اربعین» به کارگردانی ناصر تقوایی گفت: این فیلم یک کار پرهیز است و هیچکس نمی تواند کاری شبیه آن انجام دهد. دکوپاژ ارادت لحنی هماهنگ با مردم جنوب دارد و اتفاقی که پس از 1300 سال بازگو می شود.

ناصر تقوایی در سال 1349 مستند «اربعین» را با محوریت عزاداری در شهرهای جنوبی کشور به ویژه بوشهر ساخت و تصاویر واضحی از مراسم اربعین در مسجد دهدشتی بوشهر به نمایش گذاشت. فیلم با تصاویری از تدارک مراسم عزاداری امام حسین (ع) آغاز می شود، سپس دریا و خورشید با نوای سنج و طبل شروع مراسم را اعلام می کنند.

تقوایی که در جوانی این مستند را ساخته است، در این باره گفت: در مراسم عزاداری در بوشهر احساسات سخت در آرام ترین، زیباترین و انسانی ترین شکل خود بروز می کند.

مستند «اربعین» به مستند ناریکای قدیمی بوشهری «بخشو» معروف است که سبک آن متاثر از نوحه های ضربی فراوان آن خطه از جمله نوحه معروف «ممد نبودی ببینی» است.

دیروز به بهانه ایام سوگواری محرم، تحلیل فیلمی از این فیلم مستند در موزه سینما برگزار شد که در آن اکبر نبوی – پژوهشگر و منتقد سینما – و هادی مقدم دوست – نویسنده و فیلمساز – به نقد و بررسی این فیلم پرداختند. تالار موزه فردوس یک دقیقه پول دادند.

عاشورا مصیبت نیست

اکبر نبودی پس از اکران این فیلم با معرفی مفهوم تراژدی گفت: در جامعه با یک سوءتفاهم تاریخی درباره واقعه عاشورا مواجه هستیم که از سوی برخی از نویسندگان مطرح شده است که از واقعه عاشورا به عنوان یک تراژدی یاد می کنند. در حالی که عاشورا مصیبت نیست. تراژدی در معنای متعارف به معنای قهرمانی است که کشته می شود و به هدف خود نمی رسد. مثلاً در داستان های پهلوی مثل «سهراب و رستم» و «اسفندیار و رستم» که هر دو از تراژدی های بزرگ تاریخی هستند، قهرمانان اهداف بزرگی دارند که به آنها نمی رسند و هر دو با مرگ های دردناک و دل های غمگین کشته می شوند. اما در مورد عاشورا ما با فاجعه مواجه نیستیم. قهرمان او کشته می شود، اما به تمام اهداف خود می رسد که حفظ کرامت انسانی، تضمین آزادی برای آینده انسان، زندگی شایسته انسان و مجموعه ای از این اهداف است که اهداف دست یافته است. مرگ تلخ و غم انگیز است

وی با اشاره به موضوع فیلم «تقوایی» که عزاداری آیینی مردم بوشهر است، گفت: عزاداری مردم جنوب ارتباط مستقیمی با زندگی فرهنگی و تاریخی آنها دارد. زندگی در کنار دریا، ماهیگیری و سفرهای تجاری سختی های خود را دارد.این فیلم در سال 1349 در بوشهر کلید خورد و نشان می دهد که بوشهری ها در زندگی عادی خود با حماسه های کوچک و بزرگ روبرو هستند. ناصر تقوایی در این فیلم جهانبخش کردی زاده معروف به «بخشو» را به عنوان راوی اصلی برگزید. کسی که صدایی زخمی، اسطوره ای و حماسی داشت و مربوط به زندگی مردم آن منطقه است.

وی ادامه داد: اگر دقت کرده باشید مردم مناطق دیگر این نوع عزاداری را ندارند و عزاداری مردم جنوب رنگ خاصی دارد. خوانندگان این مراسم گویا از دل تاریخ بیرون آمده اند. حتی هیکل و چهره و قیافه آنها رنگ خاصی دارد، نگاهشان عمیق و پر از تلخی و غم است و از اطراف آن منطقه داستان های زیادی وجود دارد. در واقع این واقعه بزرگ به خون و پوست پیروان امام حسین (ع) گره خورده است.

دکوپاژ تقوا در «اربعین» در خور مردم جنوب است

این پژوهشگر سینما با اشاره به آغاز ساخت مستند «اربعین» گفت: این فیلم با نمایی از ماکت کربلا و شمع آغاز می شود و گویا سال ها این سوگواری ادامه دارد و این خاطرات به صورت فلش بک بازنگری می شود. ، به دماسنج ها و گیج ها می رسد که کیفیت حماسی دارد. و هیچ ابزار پشیمانی دیگری این ویژگی را ندارد و این برای یک مستند فوق العاده است.خیلی از مستندها لحن ندارند اما این فیلم لحن قوی دارد. دکوپاژ که حرمت دارد لحنی هماهنگ با مردم جنوب دارد و اتفاقی که پس از 1300 سال بازگو می شود و بسیار حماسی است.

وی افزود: یکی از کارهای خوبی که تقوایی در این فیلم انجام داده این است که قسمت هایی را انتخاب کرده که مربوط به زندگی مردم این منطقه است. دوربین با نمایش مجموعه ای از لنج ها در حال استراحت و برخی در لنگر، فضای غم انگیز بندر را به تصویر می کشد. پلان زمین گندم زار و عمل دمیدن دانه را نشان می دهد که به دلیل تنوع کشاورزی مردم این منطقه بر گندم تاکید دارد. درک من این است که حادثه کربلا شاید بزرگترین گناهی است که از ابتدای تاریخ تاکنون رخ داده است و خوردن گندم در برخی داستان های مذهبی اولین گناه انسان است. عبادت این مضمون را به فیلم وصل می کند اگر گناه اصلی نبود این گناه بزرگتر اتفاق نمی افتاد.

نبوی همچنین با اشاره به پنجره های مشبک نمایش داده شده در فیلم گفت: گاهی این پنجره ها تمام کادر را پر می کنند و دوربین به سرعت حرکت می کند. درست است که فیلم در برخی جاها به ورطه فرمالیسم می افتد، اما رویکرد پارسایی فرمالیستی نیست و از آن پنجره ها برای بیان مفهوم استفاده می کند.پنجره یعنی؛. اطراف خانه برای دیدن است. خانه در اینجا به معنای متعارف نیست، دلالت بر زمان و مکان دارد. زمان و مکانی که ساکن نیست و تقوا با هوش هنری به آن ریتم تند می دهد. یعنی تقوایی از خطه جنوب و دریا و آب استفاده هنرمندانه کرد و در کربلا یکی از مفاهیمی که همیشه به آن اشاره می شود عطش است که تضادی با واقعه کربلا در این فیلم ایجاد می کند.

وی با بیان اینکه دوربین در این فیلم متواضعانه رفتار می کند، گفت: به نظر می رسد ابتدا باید شایستگی خود را برای این آیین نشان دهد و سپس وارد حریم خصوصی مردم آن منطقه شود. در ابتدا دوربین از مردم دور می شود و مراسم عزاداری در مسجد و حسینیه آغاز می شود، پس از شلیک پرچم ها دوربین عقب می کشد و آرام آرام نزدیک می شود و جزء عزاداران می شود تا اینکه در سکانس پایانی، با عزاداران حاضر است، گویی آنها هم چشم آن قصه گو را پذیرفته اند.

وی با نگاهی به سکانس پایانی این مستند گفت: اگر یک فیلم رئالیستی یا یک رپورتاژ مستند بود این پایان بندی معنا پیدا می کرد اما با فیلمی هنری روبرو هستیم که رازش در هنر اصیل است.فیلم ناگهان با پایانی غم انگیز به پایان می رسد و کارگردان هیچ سکانسی به آن اضافه نمی کند که حکایت از کنایه سیاسی داشته باشد. فیلم اربعین از آن دسته فیلم هایی است که دوری از آن آسان است و همه نمی توانند آن را انجام دهند. ساخت این مستند با ظاهر زیبایی که دارد بسیار سخت است.

“اربعین”؛ فراتر از مستند و گزارش تصویری است

در قسمت دوم این نشست هادی مقدم دوست با بیان اینکه نسخه خوبی از این فیلم پخش شد، گفت: مستند «اربا» رویکرد نویسنده به موضوع فیلم را نشان می دهد و همین موضوع باعث شکل گیری فیلم شده است. فیلم چیزی فراتر از یک تصویر مستند و بقایای رویداد است و این موضوع را می توان به فیلمبردارانی که می خواهند از موضوعی فیلمبرداری کنند پیشنهاد کرد و در نهایت کارشان در حد رپورتاژ باقی می ماند و از آن فراتر نمی رود. . داشتن نگرش و احساس نسبت به موضوع جایی است که معتقدم هنر شروع می شود.

وی افزود: نماهای پنجره در این مستند و حرکات دوربین حساب شده و مشابه ریتم و لحنی است که در مراسم عزاداری در فیلم به چشم می خورد.فیلم به صورت یک سیستم آشکار می شود. عزاداران مثل قافیه دستان خود را دور کمر یکدیگر حلقه می کنند و قاب هایی که بسته می شوند و ریتمی که در اثر تدوین ایجاد می شود همین حالت را به ما می رساند.

مقدم دوست در ادامه بیان کرد: قالبی که فیلم برای خود انتخاب کرده، نکته قابل توجهی دارد. فیلم به محیط استعاره، کنایه و تشبیه نمی‌چسبد تا پلان‌ها به تولید معنایی شبیه تولید معنا در گفتار ختم شود. معنا و به عبارت دقیق تر، احساس فیلم در قلب سیستم موسیقی جای گرفته است. در دمیدن غله و تصویری که می بینید، آهنگی درونی وجود دارد که به زندگی مردم آن منطقه مربوط می شود، البته مطابق با موسیقی آیینی که فیلم دارد. البته عشق به این آهنگ تنها زاییده یافتن ریتم و موسیقی نیست، بلکه محصول درک و دوست داشتن معنای درونی آیینی است که در فیلم به تصویر کشیده شده است. در واقع انگار خود فیلم در مراسم اربعین شرکت می کند.

وی خاطرنشان کرد: وقتی فیلم را می بینید به نظر می رسد این فیلم یک قطعه موسیقی بسیار هوشمندانه است که در مورد آن فکر شده و پشت آن است. شما می توانید در مورد آن صحبت کنید، از آن لذت ببرید، احساس کنید و دانش را از فیلم استنباط کنید.بدین ترتیب فیلم به یک اثر هنری متفکرانه و سینمایی تبدیل می شود. با وجود قدیمی بودن ابزار ضبط فیلم، می توان اصطلاح «نفیس» را برای آن انتخاب کرد.

وی با بیان اینکه پژوهش انجام شده توسط این فیلم صرفاً یک پژوهش مردم شناسی و جامعه شناختی نیست، اظهار داشت: تلاش پژوهشی که این فیلم توانسته آن را به اثری تاثیرگذار و پر شور تبدیل کند، پژوهشی است که به دنبال حقیقت در مورد اشیا و پنهان ترین جنبه ها است. این پدیده را تماشا کنید و ما را صاحب افکار و احساسات کنید.

مقدم دوست در پایان تصریح کرد: اینکه خود محقق موضوع فیلم را حس می کند نکته مهمی در مستند و داستان است که کمتر به آن پرداخته می شود و همین نکته می تواند فیلم را به سطح عالی برساند. به جرات می توان گفت «اربعین» مستند بسیار خوبی است چون تقوایی پژوهشگر بود. حتی فونتی که تقوایی برای عنوان فیلم انتخاب کرده، نشان دهنده مضمون همسویی نویسنده با واقعه جان اربعین است.

شهرام اسدی کارگردان و نظام الدین کیایی فیلمبردار نیز به عنوان مهمان ویژه در این برنامه حضور داشتند.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا