رالف گلابیشنیگ – مجله کوین تلگراف

رالف گلابیشنیگ با حمایت از دره کریپتو زوگ در روزهای اولیه و تأسیس کریپتو اویزیس در دبی به عنوان مرکز نوآوری بلاک چین با قطعیت نظارتی، عملاً یکی از گره های صنعت بلاک چین است.
زمانی که شرکتهای بیتکوین در سال 2013 شروع به هجوم به شهر کوچک او در سوئیس کردند، رالف گلابیشنیگ یک مشاور فناوری اطلاعات بود که به کارآفرینی تبدیل شد که یک فضای کار مشترک را اداره میکرد. این به تبدیل شهر به زمین صفر برای برخی از اولین شرکت های رمزنگاری، از جمله بنیاد اتریوم، کمک کرد.
امروزه، گلابیشنیگ کلاههای زیادی بر سر میگذارد و در مناطق زمانی کار میکند تا هم سوئیس و هم امارات متحده عربی را به نیروگاههای منطقهای انقلاب بلاک چین تبدیل کند. او تمرکززدایی – مقررات، شرکتها و قدرت – را در قلب خود عزیز میداند که امیدوار است وزنه تعادلی فزایندهای برای قدرتها ایجاد کند.
دبی
از بسیاری جهات، گلابیشنیگ مکانهایی مانند دبی و زوگ را بهعنوان ارگهای پیشبینیشده بیتکوین در افسانههای بلاک چین میبیند – شهرهای امنی که به تازه بدوران رسیده از ارز دیجیتال
“چند نقطه در سرتاسر جهان افرادی را جذب می کند که می توانند آن را بپردازند زیرا برای خانواده آنها امن است – و این افراد تجارت را به ارمغان می آورند.”
وقتی صحبت از دبی به عنوان قلعه نوظهور نوآوری بلاک چین می شود، دلایل زیادی برای خوش بین بودن وجود دارد. سال گذشته، گلابیشنیگ یک هدف به ظاهر جسورانه برای دیدن 1000 شرکت بلاک چین در امارات تا پایان سال 2022 تعیین کرد – افزایش 90 درصدی در یک سال – اما او اکنون انتظار دارد تا تابستان به این تعداد برسد. در مقام مقایسه، سوئیس در سال 2021، پس از شش سال که به عنوان “دره رمزنگاری” شناخته می شد، 1100 شرکت داشت.
گلابیشنیگ اولین بار در سال 1998 از دبی بازدید کرد. او به یاد می آورد که ساختمان های پنج و شش طبقه را در منطقه اینترنت و شهر مدیا سیتی دیده بود و به این فکر می کرد که چه کسی از آنها استفاده خواهد کرد زیرا “هیچکس اینجا نبود.” او از اوایل دهه 2010 هر ساله برمیگشت و اکنون بین سوئیس و امارات زندگی میکند.
او می گوید: «سوئیس در DNA خود دارای تمرکززدایی است. او توضیح می دهد که مکانیسم اجماع در سوئیس «بسیار شبیه نحوه تصمیم گیری در شبکه بلاک چین است».

او می افزاید: «مردم موفقیت یک شبه را در دبی می بینند، اما حتی یک موفقیت یک شبه هم نیاز به چند سال آمادگی دارد.
گلابیشنیگ، که سه فرزند دارد، توضیح میدهد که سوئیس و خاورمیانه یک چیز مشترک دارند – امنیت. او میگوید: «در دبی، مردم را میبینید که از کیف پول خود برای رزرو میز استفاده میکنند، در حالی که میروند قهوه بخرند – شما نمیتوانید این کار را در جای دیگری انجام دهید، حتی در سوئیس.
با این حال، تفاوتی وجود دارد که امنیت ذاتی جامعه سوئیس از سطح مردمی به پایین به بالا می رسد، در حالی که در خاورمیانه، از بالا به پایین از طریق قوانین سختگیرانه و نظارت پیشرفته ناشی می شود. با این حال، ادغام و بوروکراسی می تواند به ویژه برای خارجی هایی که به سوئیس می آیند دشوار باشد، در حالی که دبی همه ملیت ها را می پذیرد و تقریباً هر کسی می تواند به سادگی هزینه ویزا را بپردازد.
گلابیشنیگ با دیدن این شهر به عنوان مهد نوآوری، شروع به جستجوی شرکا در جامعه بلاک چین دبی در سال 2016 کرد. او “مرکزی را تصور کرد که همه از صنعت دور هم جمع می شوند” و می گوید که مروان الزارونی، اکنون رئیس بلاک چین دبی است. سنتر و ساعد الدارمکی، مدیر عامل شیشا فاینانس، اولین شرکت کنندگان در صحنه رمزنگاری محلی بودند.
ما میخواهیم زمین فوتبالی ایجاد کنیم که بازیکنان در آن جمع شوند – سپس میتوانیم ببینیم کدام بازیکنان خوب هستند، روی کدام یک سرمایهگذاری کنیم و از کدامیک اجتناب کنیم زیرا آنها خطا میکنند.»
دفتر مرکزی آن در یکی از بالاترین طبقات برج الماس، به مرکز رمزنگاری DMCC میزبان نزدیک به 300 شرکت بلاک چین است. برای گلابیشنیگ، این قلب تپنده Crypto Oasis است.
گلابیشنیگ توضیح می دهد که در حالی که ایده کریپتو ولی سوئیس و لیختن اشتاین را در بر می گیرد و زوگ قلب آن است Crypto Oasis شامل کل خاورمیانه و دبی در مرکز آن است. او با هیجان می افزاید: «و قلب اصلی DMCC با بیش از 280 شرکت است، اما من معتقدم که از دبی و کشورهای دیگر اینجا مانند عربستان سعودی و بحرین رشد خواهد کرد».
DMCC یا مرکز چند کالای دبی، یک منطقه آزاد است. این بدان معناست که تحت قوانین خاصی وجود دارد، شرکتهایی که در آنجا ثبت شدهاند از مقررات منحصر به فرد و رفتار ویژه، از جمله 0% مالیات شرکتی برخوردار هستند. با ارز دیجیتال به عنوان جدیدترین حوزه خود، DMCC سابقه طولانی به عنوان یک کانون جهانی برای شرکت های تجارت طلا، قهوه و الماس بین شرق و غرب دارد.

یکی از عوامل موثر بر موفقیت دبی در جذب شرکت های جدید، به گفته تیo Glabischnig، در مقایسه با همتایان خود مانند سنگاپور یا هنگ کنگ، که همه آنها برای ماه ها تعطیل شدند، پاسخ نرم آن به همه گیری بوده است. او می گوید: «وقتی صاحب زیرساخت ها هستید، مانند هتل ها، خطوط هوایی، مراکز خرید و غیره در دبی، اگر آن را ببندید، دو بار فکر می کنید.
به وقت سوئیس
گلابیشنیگ بیشتر دوران حرفه ای خود را در آلمان زندگی کرد و در طی آن به عنوان مشاور نرم افزاری با شرکت های مشاوره ای مانند Accenture کار کرد. در سال 2005 برای کسب تجربه به عنوان مدیر پروژه، کار در سوئیس را پذیرفت و به شهری کوچک با دریاچه ای زیبا به نام زوگ نقل مکان کرد. گلابیشنیگ این شهر را انتخاب کرد – که او آن را بهشت مالیاتی توصیف می کند – زیرا در نیمه راه بین دفتر مرکزی او در زوریخ و یک مشتری اصلی در لوسرن بود. با این حال، با حقوق کم او، نرخ مالیات صفحه را تغییر نداد.
در سال 2013، شرکتهای بیتکوین مانند بیت کوین سوئیس و مونتاس به دلیل انعطافپذیری نظارتی آن شروع به راهاندازی در زوگ کردند. گلابیشنیگ توضیح می دهد که در دهه 1970، زوگ به دلیل تجارت کالایی که توسط آن آغاز شد شروع به رشد ثروت کرد. بحث برانگیز مارک ریچ، کارآفرین گلنکور، که زمانی توسط مقامات ایالات متحده به دلیل شکستن تحریم نفت ایران متهم شد. او خاطرنشان می کند که تجارت او تجارت نفت و حتی الماس خونی را به اقتصاد شهر آورده است، و “Zug به اندازه کافی باز بوده است تا به آنها فضا بدهد” – فضای باز که به بیت کوین نیز کشیده شد، که در سال 2013 همچنان به عنوان یک ارز شهرت دشواری داشت. از تجارت غیرقانونی مواد مخدر

یک قدم بزرگ در تبدیل شدن زگ به کریپتو ولی، Eبنیاد thereum در زوگ شکل می گیرد. ایده سازماندهی این پروژه به عنوان بنیادی برای خدمت به عنوان دفتر مرکزی جهانی اتریوم از سوی وکیل لوکا مولر، یکی از دوستانش مطرح شد.
مولر این ایده را داشت که از سیستم بنیادی سوئیس برای پروژه های بلاک چین، به ویژه برای پروژه های لایه 1 استفاده کند. فکر میکنم این دلیلی است که ما شاهد راهاندازی بسیاری از بلاکچینهای لایه 1 در سوئیس بهعنوان پایهها هستیم.
در سال 2014، گلابیشنیگ و شریک تجاری او مارکو بامباخر، مرکز تجاری Lakeside را ایجاد کردند، یک فضای کاری مشترک در مرکز زوگ. از آنجایی که شهر به عنوان یک مرکز بلاک چین شهرت پیدا کرد، «مردم شروع به زدن در خانه کردند و از خود پرسیدند که آیا شرکتهای رمزنگاری در اینجا وجود دارد یا خیر». با توجه به وجود تقاضا، گلابیشنیگ تصمیم گرفت آزمایشگاههای کریپتو ولی را به همراه ماتیاس روچز، یکی از بنیانگذاران سوم، گرد هم آورد تا فضایی اختصاصی برای صنعت جدید ایجاد کند که به استارتآپهای بلاک چین کمک میکند تا در محیط سوئیس ادغام و مستقر شوند.
ما مبتکران اولیه نبودهایم، ما حامیان نوآوران بودهایم.»
کریپتو ولی
دیری نگذشت که او یکی از اعضای مؤسس انجمن کریپتو ولی شد، یک ابتکار دولت محلی برای ترویج کانتون زوگ به عنوان گره ای از صنعت در حال رشد جهانی و فدراسیون بلاک چین سوئیس، که اهداف مشابهی برای کشور در کل دارد.
او نقش کلیدی در سازماندهی یک مسابقه بلاکچین با جایزه 100000 دلاری، هر سال در دسته بندی متفاوتی مانند بانکداری، املاک و بیمه – با شرکت های مرتبط برای پیوستن به عنوان حامی و داور داشت. گلابیشنیگ می گوید: «ما از طریق مسابقه یاد گرفتیم که ایده های موجود در فضای بلاک چین چیست و توضیح می دهد که او به ایجاد ادامه داد. CV VC (Crypto Valley Venture Capital) با هم بنیانگذاران Crypto Valley Labs برای سرمایه گذاری استراتژیک در صنعت.
ما دیدیم که چیز دیگری غیر از سهام برای سرمایه گذاری وجود دارد – این توکن ها وجود دارد و ما شروع به سرمایه گذاری در مقادیر کم کردیم.
در سال 2017، این مسابقات تبدیل به Blockchain Summit Crypto Valley، اولین در نوع خود در سوئیس. گلابیشنیگ به یاد میآورد که نه تنها شرکتکنندگان برای حضور در نمایشگاه پولی پرداخت میکردند، بلکه شرکتها برای نمایش و رزرو جایگاههای بلندگو نیز پول پرداخت میکردند، که چندان با او موافق نبود. او استدلال میکند: «همه برای حضور در این رویدادها پول میدادند – این نشانهای از تبلیغات بزرگ بود.
با اعتیاد به مواد مخدر فرصت به دست آمد. سالهای بعد او را دید که نه تنها در سازماندهی صنعت از راه دور، بلکه در کارآفرینی نیز نقش مؤثری ایفا کرد. او بنیانگذار است و در هیئت مدیره ProofX، Inapay، GenTwo Digital و Tokengate باقی می ماند و به عنوان شریک مدیریت Inacta خدمت می کند. او به من می گوید که روزهای کاری گلابیشنیگ 18 ساعت است.
عصر اینترنت
اگرچه گلابیشنیگ از آنچه او به عنوان “شرایط خانوادگی ساده” در اتریش توصیف می کند، به او یک امتیاز داده شد: یک کامپیوتر آمیگو 500، که او ماه ها در مورد آن مطالعه کرده بود تا جایی که حتی قبل از باز کردن آن “همه چیز را با جزئیات” می دانست. جعبه او مهارت های خود را در سال 1993، در سن 16 سالگی، با کسب و کار ایجاد آگهی و وب سایت های بعدی به کار گرفت.
در سال 1995 برای تحصیل در رشته توسعه نرمافزار و اقتصاد به دانشکده فنی رفت، اولی به لطف علاقه و تجربهاش، و دومی به این دلیل که میخواست بفهمد چگونه میتوان به موفقیت اقتصادی فراتر از محیط کودکیاش رسید. او خاطرنشان می کند: به دلیل دست خط بدش، به یک صفحه کلید نیاز داشتم. او توضیح میدهد که در آن روزها اینترنت بسیار کند بود و باید با استفاده از سختافزار ویژه – یک مودم، «شمارهگیری» کرد. در آن زمان، مردم هنوز در حال کشف این موضوع بودند که اینترنت برای چه مواردی قابل استفاده است. گلابیشنیگ از فعالیت های اولیه خود به صورت آنلاین به یاد می آورد: «اولین کاری که انجام دادیم دانلود عکس های سامانتا فاکس بود.
“من به اولین دوره اینترنت آمدم و دوست دارم آن را با عصر بلاک چین امروز مقایسه کنم.”
حرفه گلابیشنیگ با “مشکل بسیار خسته کننده – مشکل سال 2000” در بانک ها و شرکت های بیمه مختلف آغاز شد، زیرا او اولین شغل خود را به عنوان توسعه دهنده نرم افزار در یک شرکت مشاوره بازگو می کند. این مشکل که به نام Y2K نیز شناخته میشود، با نزدیک شدن به نوبت هزاره به وجود آمد و برنامههای رایانهای برای شمارش سالهای فراتر از 1999 پیکربندی نشدند، که منجر به ترس از فروپاشی جامعه شد.

او به زودی شروع به کار بر روی بهینهسازی انتقال دادهها بین سازمانها کرد، از جمله با سیستم دادههای تلفنی که به وسیله آن شرکتها میتوانند به طور خودکار اطلاعات را با دولت سوئیس مبادله کنند. چیزی که گلابیشنیگ را در مورد تبادل داده های B2B در آغاز هزاره مورد علاقه قرار داد، “همچنین چیزی است که امروز در فضای بلاک چین” بیش از 20 سال بعد مورد علاقه من است. او این روند را “اینترنت ارزش” می داند. او با اطمینان میگوید: «در حالی که اینترنت اشیا شامل همه انواع آیتمهایی است که به اینترنت متصل میشوند، اینترنت ارزش به این معنی است که ما هر شیئی را که دارای ارزش است روی بلاک چین قرار میدهیم. این ممکن است به معنای نشان دادن همه چیز باشد.
پس از دور شدن از دنیای مشاوره، گلابیشنیگ با چیزی که او آن را ساخت و ساز مخاطرهآمیز مینامد، رضایت بیشتری پیدا میکند، چیزی که او توانسته به عنوان بخشی از نقش سرمایهگذاری خطرپذیر خود در آن شرکت کند. او با خنده میگوید: «در مشاوره فناوری اطلاعات، شما مشاوره میدهید و پول میگیرید، و اگر مشتری کاری را که به او گفتهاید انجام ندهد، نمیتوانید کشتی بگیرید.»
“من همیشه برای دعوت از مردم برای همکاری با یکدیگر بسیار آماده هستم، و سعی می کنم سازمان های کوچکی ایجاد کنم” زیرا او شرکت هایی با حدود 20 نفر را زیرک، موثر و یک تعادل غیرمتمرکز برای غول های سیلیکون ولی می داند.
من از تمرکز قدرت در سیلیکون ولی خوشم نمی آید. به همین دلیل است که من وقتم را به ساخت دره کریپتو و واحه کریپتو اختصاص میدهم – تا بخشی از آن را برگردانم.