کار آفرینی و استارتاپ

رباتیک و هوش مصنوعی از یک قفس به مرحله دیگر می روند – TechCrunch


بسیاری از شرکت‌های امیدوارکننده توسط محققان دانشگاه‌ها، یا حتی دانشجویان فارغ‌التحصیل که نوآوری جدیدی انجام داده‌اند، از کار خارج می‌شوند. اما انتقال از گروه تحقیقاتی متمرکز بر فناوری به استارتاپ متمرکز بر محصول آسان نیست. خوشبختانه سه متخصص در این موضوع در TC Sessions: Robotics به ما پیوستند تا در مورد چند راه برای گذراندن موفقیت آمیز آن بحث کنند.

میلو ورنر یک شریک جدید در MIT’s The Engine است، یک شتاب دهنده و صندوق با تمرکز بر “فناوری سخت”. جویس سیدوپولوس یکی از بنیانگذاران MassRobotics، یک جامعه و گروه حمایت از اکوسیستم استارتاپی این بخش است. و Pieter Abbeel استاد دانشگاه UC Berkeley و یکی از بنیانگذاران Covariant است که در حال طراحی نسل جدیدی از ربات های انبار است (او همچنین فقط برنده جایزه ACM شد – با تاخیر تبریک می گویم، پیتر).

https://www.youtube.com/watch?v=PWfC5mhmynE

پانل ما با برخی از واضح ترین ملاحظات فنی شروع به کار کرد که بنیانگذاران باید هنگام تغییر از یک تحقیق به یک فرآیند تولید انبوه در نظر داشته باشند. (نقل‌ها برای وضوح و تداوم کمی ویرایش شده‌اند.)

وقتی فن‌آوران در حال طراحی خود محصول هستند، فقط می‌خواهند که کار کند، درست است؟ اما وقتی شما واقعاً به سمت تولید می روید، سازنده می گوید، ما نمی توانیم آن تخته را روی آن قرار دهیم، نمی توانیم آن را به این شکل مونتاژ کنیم. بنابراین شما واقعاً از ابتدا باید به فکر تولید و طراحی برای تولید باشید.»

ورنر اشاره کرد که تلورانس ها، دقت و نظارت هرگز به خوبی آزمایشگاه شما نخواهد بود، بنابراین آماده پذیرش آن باشید – و همچنین مصالحه برای هزینه. او گفت: «واقعیت این است که وقتی وارد تولید می‌شوید، برای کاهش هزینه‌ها و مدیریت سطح شیب‌دار، مجموعه‌ای از تکرارها را پشت سر می‌گذارید».

در یک آزمایشگاه تحقیقاتی، شما فقط در تلاش هستید که یک نمونه اولیه کار کند. و اغلب می‌توانید مقاله‌ای بنویسید که برای اولین بار نشان دادن چیزی، دید و هیجان زیادی پیدا کند – می‌تواند کارساز باشد!» گفت ابیل. “سپس به سراغ چیزی در حال تولید می روید… و ناگهان، این واقعیت نیست که بتوانید آن را عملی کنید. یک بار مهم است – این یکپارچگی است و اساساً داشتن آن است همیشه کار کردن بنابراین، دنبال کردن نوع عملکرد و قابلیت اطمینان بالا، به نظر من احتمالاً بزرگترین تفاوت است.”

با تغییر تقاضاها از شرکت، خود شرکت نیز باید تغییر کند تا آنها را برآورده کند. ورنر خاطرنشان کرد که بسیاری از بنیانگذاران، پس از چهار تا هشت سال کار در این منطقه، اشتیاق و آشنایی با موادی دارند که تطابق با آن دشوار است – اما این می تواند مانعی برای ایجاد یک تیم باشد.

او گفت: “بخشی که آنها اغلب با آن روبرو هستند این است که باید یک تیم بزرگ بسازند و آن تیم باید به همان اندازه قوی یا قوی تر از آنها باشد.” «از فضای دانشگاهی و نهادی، می‌تواند یک ایدئولوژی مشارکت‌کننده بسیار فردی باشد. و حرکت به سمت فضای کسب و کار، کاملاً تیم محور است. و تو به اندازه تیمت قوی هستی.”

سیدوپولوس گفت: «من کاملاً با آن موافق هستم. «ما متوجه می‌شویم که بسیاری از زمان‌ها، بنیانگذاران به کاری که انجام می‌دهند اشتیاق دارند. اما پس از آن آنها باید وارد کنند، شما واقعاً باید یک فرد قوی متمرکز بر تجارت را وارد کنید، زیرا چگونه این چیز را می فروشید؟ چگونه آن را در یک زمین بازی قرار می دهید؟ این چیزی نیست که وقتی در دانشکده مهندسی هستید به شما یاد می دهند. یافتن افراد مناسب و ترکیب مناسب. مثل ازدواج است، درست است؟ شما با کسی ازدواج می کنید که زمان زیادی را با او سپری می کنید. و بنابراین باید مطمئن شوید که اهداف یکسانی دارید، مأموریت یکسانی دارید، اخلاق کاری یکسانی دارید.»

ورنر اشاره کرد که همیشه عاقلانه است که قبل از نیاز استخدام کنید – و پیوستن به جامعه ای از افراد همفکر می تواند به بنیانگذار کمک کند تا شبکه خود را بسازد و درک کند که دیگران در چه مرحله ای هستند.

Abbeel داستانی در مورد یک رابطه سرسام آور که Covariant ایجاد کرد گفت:

اولین سرمایه‌گذار اصلی ما، Amplify، شریکی داشت که او را پنج ساعت در هفته در دسترس قرار می‌داد، که تجربه عملیاتی زیادی در بخش توسعه کسب‌وکار داشت، بسیاری از استارت‌آپ‌های قبلی، جایی که تمام وقت در آن کار می‌کرد، و اکنون او یک سرمایه گذار خطرپذیر،» او گفت. و او تمام آن تجربه عملیاتی را در کاری که ما انجام می‌دادیم به ارمغان آورد. و ما به سرعت متوجه شدیم که پنج ساعت نیست [enough]ما بیشتر می خواستیم! با گذشت زمان، ما او را بسیار هیجان زده کردیم که به عنوان مدیر ارشد ما به ما بپیوندد! این یک مثال عالی از کسی است که به احتمال زیاد در شبکه طبیعی ما نبوده است، اما به گونه ای به راه ما رسیده است که در واقع امکان آشنایی بسیار خوب با یکدیگر وجود داشت، برای چندین ماه قبل از اینکه واقعاً کار تمام وقت را با هم شروع کنیم. . با مجموعه ای کاملاً متفاوت از تجربیات و مجموعه مهارت – بسیار ارزشمند است.

اگر همه بنیانگذاران اینقدر خوش شانس بودند! این دقیقاً توصیه نیست، اما نشان می دهد که ضربه زدن در حالی که اتو داغ است سودمند است.

یافتن مناسب بازار محصول موضوع دیگری بود که به آن پرداختیم، و هر یک از اعضای پانل در ایده تمرکز سریع تغییراتی داشتند.

سیدوپولوس می‌گوید: «ما استارت‌آپ‌های زیادی داریم که فناوری فوق‌العاده‌ای دارند که واقعاً می‌تواند بسیاری از مشکلات را حل کند… اگر روی یک راه‌حل، برای یک صنعت متمرکز نباشید، خودتان را خیلی ضعیف می‌کنید.» “شما باید واقعاً مشتری خود را بشناسید، چالش او چیست، چه چیزی می خواهد حل شود و برای چه چیزی حاضر است هزینه بپردازد. این تمرکز را روی یکی از آن‌ها به دست آورید، آن را به انجام برسانید – سپس یک داستان دارید، سپس کسی را خواهید داشت که از فناوری شما استفاده می‌کند. سپس به یک مورد دیگر بروید. این واقعاً به سرمایه گذاری نیز کمک می کند.»

Abbeel اشاره کرد که این را می توان به جدول زمانی نیز تعمیم داد. مطمئناً، ممکن است بتوانید مشکل Y را در شش ماه و مسئله Z را در 18 ماه حل کنید – اما مشکل X که فردا می توانید حل کنید چیست؟ کسی در آنجا می‌خواهد بابت آن به شما پول بدهد، حتی اگر قصد دارید بعداً چیز بهتری داشته باشید.

او گفت: «برای ما، این خیلی چشم باز بود. زیرا بسیاری دیگر نیز در مورد روبات‌ها بسیار هیجان‌زده بودند، اما این هیجان، به نوعی، برای ربات‌ها بود. آینده از شرکت. برای آن هیجان انگیز نبود امروز از شرکت. برای ما، این واقعاً عامل مهمی در تصمیم گیری ما بود، چه کسی برای روبات ها هیجان زده است امروز؟”

ورنر در واقع همکاری با یک استراتژی بزرگ در این بخش را توصیه کرد، زیرا دانش عمیق آنها (و جیب آنها) می تواند به شما در ساخت اولین مورد استفاده کمک کند. حتی شرکت هایی مانند تسلا (جایی که او قبل از موتور کار می کرد) شروع به همکاری با شرکت های بزرگتر برای آزمایش و اثبات محصول خود کردند.

او گفت: “شما به نوعی از شریک زندگی خود برای از بین بردن خطر فناوری خود استفاده می کنید.” هنگامی که آن فناوری را از بین بردید، بر روی آن کار کنید و جلوتر بروید.»

اما، او هشدار داد، مراقب باشید در دام تخصص بیش از حد یا اتکای بیش از حد به منابع شریک زندگی خود نیفتید، در غیر این صورت خود را وابسته و وابسته به نقشه راه خود خواهید دید.

این فقط تعداد انگشت شماری از موضوعاتی است که امروز به آن پرداختیم – می توانید بقیه پانل را به صورت رایگان همینجا تماشا کنید.



منبع

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا