رادیو و تلویزیونفرهنگی و هنری

ریسک اجرای «خواننده» دربرنامه محرمی/دکوری که قفل دل‌ها را باز کرد

عطیه موذن: گاهی اوقات تزیین برنامه باعث می شود احساس کنید در حرم قدم می زنید. بسیاری از مهمانان برنامه «از تاریخ» با ورود به محل ضبط این برنامه آن را احساس کردند، به طوری که گاهی اوقات حتی وقتی روی شن‌های قسمت دکور می‌ایستند و از زیر کلاه بزرگی می‌گذشتند، چشم‌هایشان خیس می‌شد. کرامت حرم امام را تداعی می کند. حسین (ع) بود.

حالا شاهد چنین دکوراسیونی خواهم بود. 18:00 بعد از یک راه بندان طولانی به سوله در شرقی ترین نقطه تهران.

ابتدا مرا از راهروی باریکی به اتاق پذیرایی از مهمانان هدایت می کنند، با یک لیوان شربت از من پذیرایی می کنند، با دیدن تکه های یخ، گرمای این روزها که می گویند کشور را به گرم ترین هوا نزدیک کرده است. در یک لحظه یخ می زند

با شنیدن صدایی از راهرو که از حال و هوای شاهین تسلیمی صحبت می کند، می خواهی دهانت را ببندی. بازیگری که این سال ها بیشتر در سریال های طنز دیده اید. او خودش است، مثل شوخی ها و شوخی های صمیمانه و کنایه آمیز که همیشه در دل اوست.

حالا انگار دارد اشک می ریزد و قصه می گوید. برای اینکه داستان را از دست ندهید، به محل فیلمبرداری داخلی منتقل خواهید شد. چند دقیقه پشت در منتظر می مانید تا مجوز ورود به شما صادر شود. وارد همان دکوری می شوی که مهمان تا دلش می خواهد از آن دوری کند، اما انگار حوصله اش سر می رود و زبان به داستان هایی می گشاید که ممکن است غافلگیرش کند.

محل فیلمبرداری بسیار بزرگتر از یک استودیوی تلویزیونی معمولی است. هوا تاریک است و تا چشم ها به تاریکی عادت کند دو مهمان برنامه شاهین تسلیمی و مرتضی حسینی را می توان دید که روبروی مجری برنامه علی اکبر قلیچ نشسته اند.

ریسک اجرای «خواننده» دربرنامه محرمی/دکوری که قفل دل‌ها را باز کرد

پشت سر آنها بخشی از دکور برنامه هویدا است. درهای چوبی، پرچم های کوچک مزین به نام اباعبدالله الحسین (ع)، گلدان های روی طاقچه و فضایی که انگار کمی نوستالژی دارد.

فاصله مهمان و مجری با پشت صحنه به قدری است که شنیدن حرف ها سخت است. تسلیمی گوشه ای از زندگی پسرش و بیماری اش را روایتی پر از اشک … می گوید و چشمانش خیس می شود. می گوید مرتضی حسینی گاهی از او بدش می آید. از آن کلمات و جملات گاهی تکه هایی از حروف را می شنوم… دخترم… دکترها…

مجری بیشتر گوش می دهد. این اولین اجرای او از علی اکبر قلیچ است که بیشتر به عنوان خواننده شناخته می شود. خواننده آثار پرهیزگار. کلیپ هایی که یکی از آنها همزمان با عید غدیر خم بیشتر دیده شد.

او اکنون در اولین تجربه خود رئیس یک برنامه طبقه بندی شده شد. اینجا در پشت صحنه، مدیر برنامه محمد پژندی بیشترین ارتباط را با او دارد. او هر از گاهی با میکروفون صحبت می کند. گاهی اوقات این امر منجر به واکنش میزبان و سؤال از مهمان می شود.

از «ماه عسل» تا «قهرمان» و حالا «از سرنوشت»

پهندی یکی از چهره های اتاق فکر تیم ماه عسل و احسان علیخانی است که سال هاست برنامه های مختلفی را اجرا می کند.از این برنامه‌های گفت‌وگوی داستانی مانند چندین فصل «دعوت» با اجرای حجت‌الاسلام برمعی یا «نفس» با اجرای فلورا سام گرفته تا مسابقات سرگرم‌کننده مانند شوتبال و قهرمان.

یک اتاق کنترل کوچک در گوشه سوله تدارک دیده شده و دوربین های مختلف در حال ضبط گفتگو هستند. محسن نجفی، تهیه کننده برنامه، گاهی گفتگو را تماشا می کند، گاهی با عوامل پشت صحنه برخی موارد را چک می کند و گاهی در گوش ارتباط صحبت می کند.

در حالی که برنامه و اتفاقات را دنبال می کنیم، می توانیم دقایقی صحبت کنیم. گفتگویی که در ابتدا چندان جالب نیست، اما بعد هیچ یک از سوالات من را بی پاسخ نمی گذارد و حتی بیشتر توضیح می دهد.

ریسک اجرای «خواننده» دربرنامه محرمی/دکوری که قفل دل‌ها را باز کرد
محسن نجفی، تهیه‌کننده «از سر گذشت»

از محسن نجفی درباره سخت ترین چالش برنامه می پرسم و او توضیح می دهد: جدول مهمان مهم ترین چالش ما بود. اگر مثلاً موضوع یا داستان خوبی داشتیم و حالا به این فکر می کردیم که کدام یک از چهره ها را در کنار او داشته باشیم تا با آن داستان ارتباط برقرار کنیم.

او دکور را خیلی دوست دارد و با اشاره به یکی از اولین سوالاتی که مهمانان هنگام دعوت به برنامه از تیم برنامه می پرسند، می گوید: دکور یکی از اولین سوالات مهمانی است که به برنامه محرمانه می آید. او دوست دارد بداند فضایی وجود دارد که می خواهد یک حرف یا حالت ناگفته را بیان کند و می خواهد احساسات خود را در جایی بیان کند که توسط یک تولید حرفه ای یا یک تیم مجرب پشتوانه آن است.

مجری به زبان های خارجی مسلط صحبت می کند و یکی از اعضای هیئت است

انتخاب علی اکبر قلیچ به عنوان مجری یکی دیگر از موضوعاتی است که نجفی در توضیح آن می گوید: انتخاب او به عنوان مجری دلایل مختلفی داشت. مهمان خارجی داشتیم و به مدیری نیاز داشتیم که به زبان انگلیسی و عربی مسلط باشد. از طرفی او چهره منحصربه فردی دارد و هرگز جلوی دوربین ها ظاهر نشده است. یکی دیگر از دلایلش ذهنیت او بود که به اصطلاح بچه گروه است و در چنین فضایی بزرگ شده و برای ما مهم بود که دنیایش در کارهای موسیقایی اش فضای مذهبی دارد.این تهیه کننده درباره خطر حضور این خواننده می گوید: ما آن ریسک را پذیرفتیم و اتفاقاً اگر مجری این برنامه معلوم شود، کار مهمی انجام داده ایم. برای او کار سختی بود و ما چندین ساعت جلسات داشتیم. ضبط صفر داریم و مراحل رسیدن به اینجا را طی کرده است..

ریسک اجرای «خواننده» دربرنامه محرمی/دکوری که قفل دل‌ها را باز کرد

وی در پاسخ به اینکه آیا حضور قلیچ در این برنامه نیاز به مجوز داشت یا خیر، اظهار کرد: باید از شورای مجریان سازمان مجوز می گرفتیم و علی اکبر قلیچ نیز این مجوز را گرفت.

گفتگوی ما توسط یکی از عوامل قطع می شود، آنها باید مهمان های بعدی را بررسی کنند، حتی می خواهند وارد استودیو شوند. به زودی گفتگو را تمام می کنیم.

در این فرصت کوتاه از نجفی درباره همکاری طولانی مدتش با احسان علیخانی در برنامه های تاک شو و بیگ پروداکشن می پرسم که چرا این فضای بصری و ساختار سرگرمی در برنامه های آموزشی کمتر دیده می شود، وجود ندارد. ما نمی‌توانیم مثل نمونه‌های خارجی حرف‌های سخت بزنیم. پایان چالش‌هایی که می‌تواند در کار آموزشی باشد، کاری است که ما اینجا انجام می‌دهیم و از مهمان می‌خواهیم صادقانه درباره چالشی که در زندگی‌اش بود صحبت کند. از همان نقطه ای که سر دوراهی قرار گرفته و تصمیم گرفته است..

ماه عسل «احسان‌محور» بود

نجفی درباره تاثیر احسان علیخانی در قصه گویی و موفقیت برنامه هایی مانند «ماه عسل» گفت: همه اینها صفر تا صد هوش و استعداد احسان علیخانی است، همان طور که احسان علیخانی و خود ماه عسل به نظر من نمی شود. به وقوع پیوستن. سالها در تلویزیون.. او بهترین قصه گوست و ماه عسل مهربانتر است. یعنی سهم شخصی او بیش از همه عوامل در این برنامه بود. او در هوا ما را غافلگیر می کرد. روایت این داستان ها می تواند به هر سمتی پیش برود و تنها احسان علیخانی می تواند تصمیم بگیرد که چگونه روایت را مدیریت کند.

کلمات دیگری رد و بدل شده است که توافق می شود بین من و تهیه کننده بماند. نجفی سیبی گرفت و به من میوه و غذا و برگ داد.

ریسک اجرای «خواننده» دربرنامه محرمی/دکوری که قفل دل‌ها را باز کرد
علی‌اکبر قلیچ

اکنون برنامه تقریباً به پایان رسیده است. قلیچ دوباره می آید آرایش کند و قبل از آن استراحت کند. در این فاصله کوتاه چند سوال از او خواهم پرسید. او درباره تجربه اجرا در این برنامه توضیح می دهد: این اولین تجربه بود اما اولین پیشنهاد نبود. پیش از این پیشنهادهای دیگری برای اجرا داشتم، اما دوست نداشتم از این شاخه به آن شاخه بروم و می‌خواستم فقط در یک حوزه تخصصی کار کنم.

وی ادامه می دهد: این برنامه محرمانه بود و فضایی حسینی از طرف دیگر تیم این پیشنهاد را مطرح کرد که سابقه مشخصی داشت و قالب کار متفاوت بود. دعوت سخاوتمندانه دوستان باعث شد که به این تجربه پاسخ مثبت بدهم، البته ابتدا جواب منفی دادم، اما بعد داوطلب شدم تا آن تجربه را اجرا کنم.

سپس برای تاکید بر اینکه فضای حسینی برنامه برای او هم دغدغه بوده است، می گوید: احساس کردم شاید بتوانم برای آنچه که عزیز دلم یعنی امام حسین (علیه السلام) است، کاری انجام دهم. هر چیز دیگری، من آن را نمی پذیرم.

مجریان ابتدا تعجب کردند

قالیچ درباره اینکه آیا برای اجرای برنامه با کسی مشورت کرده است یا خیر، توضیح می دهد: با برخی از مدیران و اساتید اجرا مشورت کردم. در ابتدا کسانی که می دانستند تعجب کردند اما بعد از جلسه که صحبت کردیم نظرشان تغییر کرد و بازخورد مثبت دادند که من از عهده این کار بر می آیم بیایید تجربه کنیم.وی در این گفتگو که قبل از پخش برنامه انجام شده است، می گوید: تا آخرین شب های ضبط و تولید برنامه، خودم را در قاب ندیدم. می خواستم خودم باشم و آنقدر روی مولفه های اجرا تمرکز نکنم، مثلا مجری اقتضائاتی دارد و شاید جایی باید صحبت مهمان را قطع کند و من آن الزامات را ندارم. از شب اول تا آخر عمدا خودم را اینطور ندیدم.

“وقت نداریم!” این را ماموران می گویند که می خواهند سریع صحبت با قلیچ را تمام کنم. سوالات من از مدیربرنامه محمد پژندی باقی مانده و آنها قسمت هایی از برنامه را که شبیه به پلاتو است ضبط می کنند. وارد استودیو می شوم..

ریسک اجرای «خواننده» دربرنامه محرمی/دکوری که قفل دل‌ها را باز کرد
محمد پیوندی کارگردان «از سرگذشت»

فقط زیر این کلاه آنقدر جذاب است که من دوست دارم در گفتگو در آنجا شرکت کنم. تعریف آن را قبلا شنیده بودم، زمانی که منا اوره ای، سرپرست تیم بازیابی اشیاء برنامه، از جذابیت این دکور برای مهمانان صحبت کرد و اینکه چه تعداد مهمان پس از دیدن این دکور میز، دلشان را باز کردند.

اوره ای همچنین درباره آغاز این برنامه توضیح داد: سه ماه قبل از ایجاد برنامه یک تیم تحقیقاتی تشکیل دادیم و اولین کار این بود که سوژه های اجتماعی خود را پیدا کنیم. سعی کردم مضامینی از کتاب‌ها و مستندها پیدا کنم و فکر می‌کردم کسی که داستانش از کتاب‌ها و مستندها سرچشمه می‌گیرد، داستان مستدل‌تری خواهد داشت. ما بیش از صد کتاب خواندیم تا بتوانیم موضوع را پیدا کنیم..

وی که در برنامه های محرمانه مختلفی حضور داشته است نیز درباره این تجربه گفت: سختی این برنامه این بود که بر اساس یک داستان بود. شاید در برنامه های دیگر ماجرا چندان مهم نبود و مهمان از وقایع، دغدغه ها و حرف های دل با امام حسین(ع) صحبت می کرد، اما در اینجا باید داستان هایی داشتیم که در قالب برنامه بیان می شد و از طرفی دیگر. از طرفی فرد دیگری هم بود که به نوعی با داستان زندگی سوژه ارتباط داشت. و این یک چالش سخت بود.

ریسک اجرای «خواننده» دربرنامه محرمی/دکوری که قفل دل‌ها را باز کرد

به همراه اورعی زیر کلاه می رویم تا گفتگو را ادامه دهیم. کارگردان برنامه، محمد پهندی نیز به ما می‌پیوندد و در همان ابتدا درباره برنامه و طراحی داستان‌ها توضیحاتی می‌دهد. در صحنه، این یک داستان عالی خواهد بود. من سینما را دوست دارم و از آن وام گرفته ام. گاهی در برنامه موضوعی را برنامه ریزی می کردیم و بعد از تماشای فیلم فکر می کردم که می توانیم از آن زاویه برنامه ریزی کنیم.

وی درباره چالش جدی این روایت ها گفت: مشکل این است که در سینما می توان روایت را تغییر داد اما در این داستان های واقعی نمی توان آن را تغییر داد. این چالش واقعی ماست. شما نمی توانید دروغ بگویید زیرا یک نفر وجود دارد و نفوذ او می تواند شما را بگیرد. با این حال، نگاه فیلم به تغییر شکل داستان ها کمک می کند. مثلاً از کجا شروع کنیم یا کجا به پایان برسانیم. فرض کنید اخیراً به این نتیجه رسیدم که بهتر است چکش اول را بزنم و بیننده بلافاصله پایان داستان را بداند و پرچ شود. البته این مدل برای همه مناسب نیست.

می‌گویند چرا مجری بغض نکرد!

لینک داستان نقطه عطف این برنامه می گوید: ماجرای کربلا داستان افرادی است که تصمیمی لحظه ای گرفتند که آنها را در دو مسیر متفاوت قرار داد. می خواستیم این داستان انگیزه هر قسمت از برنامه باشد و درباره این لحظات سخت تصمیم گیری صحبت کنیم. در چنین مواقعی همیشه لحظاتی پیش می آید که مخاطب خود را جای یک نفر می گذارد، یکی دیگر از میهمانان برنامه که فرد مشهوری است نیز چنین وضعیتی دارد. گاهی خودش را جای موضوع می گذارد، مثل او رفتار می کند یا حتی نظر مخالفی می دهد.

این کارگردان درباره موضوعاتی که متاثر از دکور سریال است نیز گفت: شاهین تسلیمی در این قسمت خیلی چیزها را گفت که قبلاً نمی خواست بگوید اما در آن دکور گفته بود. یا مهمان داشتیم که بعد از اینکه گفتند تعجب کردند.

وی درباره برخی واکنش ها به مجری در برنامه های احساسی و داستان های پرمخاطب گفت: برخی می گویند چرا مجری در قسمتی از ماجرا عصبانیت خود را ابراز نکرده است اما این اشتباه است. مجری در چنین برنامه ای باید بداند چگونه داستان را به خوبی هدایت کند.تیم برنامه نویسی نیز باید بتواند چنین مجری یا گوینده ای ایجاد کند.

مهمانان بعدی برنامه آمده‌اند که برای لو نرفتن اسامی‌شان من هم نمی‌توانم اینجا نامی از آن‌ها ببرم! حتماً هم دیدن و شنیدن قصه‌شان زیر آن کلاه خود جذابیت دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا