زنان مسلمان قسمت هایی از پازل مقاومت در مقابل استعمار طاغوت غرب

اپلیکیشن «لامپ» کانال ۵، در هفته سرازیر صاحبخانه مهسا جمشیدی از بانوان نابغه کشورمان که دارنده درجه تک رقمی در زمان کارشناسی، فوق لیسانس و دکتری بوده و فوق لیسانس دستمزد در میان الملل را در ایالات متحده گذراندند و آنگاه به فراخور حالت علم آموزی و معاش به واقعه همسرشان در ژاپن معاش مینمایند و در عرصه فضای مجازی هم شغل داراهستند، بود.
جمشیدی با اشاره به اینکه زنان اهل ایران بیشتر از زنان بقیه کشورها به سمت جلوه گری و پیرایشهای برخیً نامتعارف و نامناسب روی آورده اند اعلامکرد: بعضی مدعا میباشند زیرا در کشور ایران ضوابط پوشش و حجاب محدودیتهایی برای زنان داراست همین فرمان منجر گردیده است که زنان حریصخیس گردیده و بیشتر به سمت آرایش و پیرایش و جلوه نمایی و حتی تنوع طلبی در پوشش روی آورند و همان دیگر در نبرد با این مقررات میباشند. ولی بایستی اظهارکرد برای ارزیابی یک زمینه اجتماعی می بایست جنبههای متعدد آن را تحلیل کرد؛ اینکه تنهاً گفته خواهد شد وجود ضوابط انگیزه شرایط فعلی برخی از بانوان میباشد، خطا میباشد. در حالتی که ضابطه در کنار فرهنگ و تمدن سازی اعمال گردد به طور طبیعیً کمترین زخم را به اشخاص جامعه میرساند؛ همان دیگر می بایست در کنار فرهنگ و تمدن سازی ضوابط را به روشنی وضع و اوضاع و از اجرای آنها حمایت کرد که متأسفانه از جنبه حمایت و اجرای قانون ها کوتاهی گردیده است البته کارداران دیگری نیز مؤثر میباشد.
او افزود: چنین وجود ندارد که زن غربی رغبت و نیاز به جلوه گری و خود نمایی را از دست داده باشد بلکه آن نیاز ذاتی خوشگل چشم شدن در مجموع زنان وجود دارااست البته به نظر شرایط جغرافیایی که از جملهً در شرق پوستشان پرنور میباشد و… همینطور به جهت تفاوت در فرهنگ وتمدن، رویکردها گوناگون میباشد؛ در بنا شده در فرهنگ وتمدن اروپایی و غربی زن پوشش خاصی داراست اما در خاورمیانه و در تمدن عربی زن هنگامی میخواهد جلوه گری نماید، آرایش و پیرایشهای غلیظتری استعمال مینماید. تفاوت در مدل آراستن بیش تر از آنکه مرتبط با ناحیهی رسمی هر کشوری باشد، به سنتهای کهن آن ملتها بر می شود و در هر جامعهای نوع تمدنها متعدد میباشد. نکته دیگر اینکه تفاوت حمایت اقتصادی که خانوادهها از زنان و دختران مینمایند، بسیار اصلی میباشد؛ در کشورایران دختران تا پیش از تزویج به وسیله بابا و پس از وصلت هم از جانب همسر حمایت مالی میگردند و بخشی از آن حمایت مالی را صرف زیبایی خویش مینمایند. به عنوان مثالً امروزه چقدر کاشت ناخن دربین زنان اهل ایران ترویج پیدا نموده است؟ چقدر خانمها هزینه مینمایند و برای این فعالیت وقت میگذارند؟ شاید اعتقادوباور این موضوع مشقت بار باشد که در بیرون چنین وجود ندارد و شاید نتوان ده عدد خانم را رویت کرد که از جملهً ناخن کاشته باشند! آنجا اینگونه فرهنگی وجود ندارد زیرا عموم معمولی اینگونه مبلغی ندارند که دراین مورد هزینه نمایند. در حالی که در مملکت ما حتی در بین قشرها میانگین هم بخاطر حمایتی که از طرف خانوادهها میشود خیلی شل زنان بهاین سمت روی میاورند، البته در کشورهای دیگر، دختران از ۱۸ یا این که ۱۹ سالگی گرفتاری اقتصادیشان آغاز میگردد، برای تأمین شهریه کالج، یا این که به دست آوردن مراسم عروسی عالی البته در کشورایران این مسائل، جزئی از وظایف والدین به حساب میآید. لذا این حمایت اقتصادی سبب ساز می گردد دختران و زنان اهل ایران راحتتر برای این مسائل پول خرج نمایند.
جمشیدی یادآور شد: ولی نمیاقتدار اظهار کرد این مسائل خیلی ارتباطی به مقررات ندارد البته می بایست ذکر کرد صرفا عاملش ضابطه وجود ندارد. هجمههایی که باعث می گردد زنان زیبایی هایشان را به اکران بگذارند نیز بسیار میباشد. نکتهای که نباید از آن غافل بود این میباشد که در ایالات متحده و یا این که ژاپن اشخاص جامعه برای دیدن سریالها و کانالهای تلویزیونی می بایست پول پرداخت نمایند و خیلی معدود میباشد که کانال ای به طور مجانی در دسترس آنها باشد؟! با این وجود چه دلیلی دارااست که در کشورایران دهها کانال فارسی لهجه ماهوارهای مجانی وجود دارااست، نرم افزار سازان این کانالها دنبال چه چیزی می باشند؟
جمشیدی به صورت صریح بیان کرد: به حیث می رسد عموم جمهوری اسلامی ایران مغایر خیلی از عموم جهان یک خصوصیت بنام «مقاومت» داراهستند؛ عموم جمهوری اسلامی ایران در قبال سر کردگی و خدایی غرب ایستادند و گفتند خدای کسی که هستی باش البته خدای ما نباش! ما می خواهیم جداگانه باشیم و این دستور برای سیاستمداران غربی خیلی گران به انتها رسید. دختران و زنان با عفاف و حجاب نیز، تکههایی از جورچین مقاومت میباشند و یکیاز طرق شکستن مقاومت و به عبودیت به دست آوردن عموم بوسیله طاغوت یا این که به عبارتی خدایگان غربی، حذف فرهنگ و تمدن عفاف و حجاب از در میان زنان و دختران اهل ایران و به خرابی کشیدن زن و مرد اهل ایران در ادامه آزادی رابطه ها میباشد، مشابه آنچه در اروپا و ایالات متحده امروزه مشاهده می گردد، زن و مرد در کنار هم خوش باشند، مشغول لذت باشند! آحاد ارتفاع هفته را به رنج شغل نمایند تا پایان هفته و روز تعطیل درگیر لذت و هوس خویش باشند و کاری به فعالیت سیاستمداران و اقتدار طلبان نداشته باشند. صرفا آن فشار کاری یک لحظه از آنها بدور خواهد شد، فقط تفریحشان این میباشد. عموم جمهوری اسلامی ایران خدایی غرب را نپذیرفتند لذا سیاستهای کلی غرب در همت میباشد با هجمههای فرهنگی مجال تاءمل را از عموم بگیرد.
این فعال مجازی در جواب بهاین پرسش که برخی مدعا میباشند که در غرب آزادی وجود داراست و هیچ مشکلی هم پیش نیامده میباشد، ذکر کرد: مراد از اینکه مشکلی ندارند چه است؟ آیا بدین مفهوم میباشد که همگی ی عموم امنیت دارا هستند و بی حجابی معمولی شدهاست؟ یااینکه الان گرفتاری آنان چه میباشد؟ یا این که بهاین مفهوم میباشد که آنها آمادگی داراهستند که پای باارزش ترین مسائلشان بایستند و جان بدهند؟ درحالتی که چنین میباشد پس این کلیه آمار تجاوز و خرابی برای چه می باشد؟ یا این که فراگیری طریقهای ضد بارداری به دختران نوجوان برای چه می باشد؟ مبنی بر حقیقتهای فعلی جامعه ما صحت دارد که ممکن میباشد اتفاقاتی هم در جامعه ما چهره دهد ولی درصد ابتلای سرزمین ما چقدر میباشد؟ یکسری درصد از خانوادههای ما بهاین اشتباهات دچار میباشند؟ همان در شرایطیکه هم این اتفاقات فیس می دهد در کجا حادثه می افتد؟ طبیعی میباشد خانوادههایی که به ضوابط اسلام پایبند نیستند، به سمت معاش غربی روی آورده اند و درپی لذتهای سطحی و دم دستی خیس میروند، متانتهای بلند مقطع را از دست خواهند اعطا کرد. نکتهی دیگری که می بایست اشاره نمود این میباشد که در کشوری مثل ایالات متحده نیز تعرض و تجاوز جرم به حساب میآید البته قضیه این میباشد که تمدن بی بند و باری و ارتباط ها بیرون از تزویج تا هنگامی جرم محسوب میشود که یک کدام از طرفین راضی نباشد البته زمانی هر دو طرف راضی میباشند ضابطه هیچ محدودیتی ندارد؛ زیرا سیاست کلی این کشورها بر این میباشد که عموم را درگیر این لذتها نمایند زیرا برای سیاستمداران منافعی داراست. شاید دو ده سال پیش آنچه در سریالهای تلویزیونی مشاهده می شد این بود که نهایتاً دختر و پسری دلداده هم میشدند و با هم وصلت میکردند. رابطه ها عاشقانه و علاقهها به این شکل بود مثل ماجرا دیو و دلبر و … البته به تازگیً بیشتر برنامه کودکانها با زمینه رابطه ها همجنس گراهاست و یا این که به دستمزد همجنس گراها می پردازد و با عملهای به این شکل سعی بر قبح شکنی این قضیه می گردد. امروزه در ایالات متحده شاهد کمپینهای بیشماری در دفاع از طیف همجنس گرا هستیم! پس سیاست کلی آن ها این میباشد که عموم مشغول لذتهای – چه بسا آلوده- باشند البته کاری به عمل آنها نداشته باشند. درحال حاضر اینکه در مرز و بوم ما بعضی مدعا اند درصورتیکه ضوابط محدودیت کننده حذف شوند، خویش بخود همگی چیز حل می گردد! البته بایستی خاطرنشان کرد در این حالت دستاورد و پیامد حذف قانون ها چه گردد؟ درصورتیکه قرار بود کلیه خطاها با فرهنگسازی حل گردد، هیچ پیامبری ضابطه نمیآورد بلکه صرفا سفارش می کرد. معبود بشر را به سیرتکاملای کردار نموده است که اکثری از رفتارهایش نیاز به در دست گرفتن بیرونی دارااست و در حالتی که امرها الهی را اجرا ندهند مجازات میشوند. پیامبران هم در کنار پیشنهادها و نکاتی که میگفتند و نصایحی که داشتند ضوابط را هم اعلام و جاری ساختن میکردند. معاش اجتماعی بایستی نظام مند و دارنده ضابطه باشد. مثلا در قضیه رانندگی این تمامی فرهنگسازی می شود ولی آیا کلیه ایرادات ارشادوراهنمایی و رانندگی فقطً با فرهنگسازی حل گردیده است؟ در ارتباط پوشش هم چنین میباشد و تمامی کشورها ضابطه دارا هستند. این نشانه میدهد در موضوع پوشش نیز در کنار تمدن سازی بایستی شرایطی وجود داشته باشد و تعارف بردار هم وجود ندارد!
ما یحتاج بذکر میباشد اپ تلویزیونی لامپ در فصل سوم، در روزهای یکشنبه و سهشنبه حوالی ساعت ۲۱ از کانال ۵ سیما به روی آنتن میرود و هر هفته یک بحران را آیتم گفت و گو و رای زنی قرار میدهد و یک نظرسنجی هفتگی برگزار مینماید.