سرمایه گذاران می گویند بحران سرمایه اهمیت سلامت روانی بنیانگذاران را روشن می کند

در سالهای اخیر، نامیدن خود به عنوان بنیانگذار استارت آپ مطمئناً به عنوان یک انعطاف پذیری تلقی می شد. برای کسانی که این نقش یا پست مدیر عامل مورد علاقه را ایفا می کردند، احتمالاً بر روی یک پایه قرار می گیرید یا به عنوان یک رویاپرداز در نظر گرفته می شوید، با کمک یک بازار سرمایه خطرپذیر که یک روند صعودی بیش از حد را در پس زمینه تجربه کرده است.
با این حال، در پشت پر زرق و برق و مصاحبه ها و ویژگی های صفحه اول، زندگی یک بنیانگذار اغلب می تواند باعث مشکلات شدیدی مانند افسردگی، فرسودگی شغلی، حملات پانیک و سندرم فریبنده شود که بر سلامت روان فرد تأثیر می گذارد – و در صورت عدم درمان، آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. استارتآپها و بهرهوری افراد درون آن – کارمندان، اپراتورها و مدیران اجرایی – ممکن است آسیب ببینند.
در سال 2019، یک گزارش نشان داد بر اساس گزارش فوربس، 72 درصد از کارآفرینان مورد بررسی مسائل مربوط به سلامت روان را خود گزارش کردند. اکنون مشخص نیست که این اعداد چقدر هستند. با این حال، بسیار محتمل است که با توجه به همهگیری، عدم اطمینان ناشی از سقوط SVB و FTX، و تأثیر گسترده رکود اقتصادی که منجر به بحران شدید نقدینگی و اخراجهای گسترده شده است، افزایش قابل توجهی داشته باشند.
همانطور که این مقاله TechCrunch اشاره می کند، چیزی که باعث اپیدمی سلامت روان در میان کارآفرینان می شود، تمایل آنها به پذیرش ریسک است. همچنین راههای رسیدگی به این مسائل را برجسته میکند: پیشگیری و آگاهی، روشهایی که به نظر میرسد در جبههای جهانی و غربی در حال رشد هستند که بازارهای آن با میلیونها درمانگر و برنامههایی مانند Calm پر شده است. در بازارهای نوظهور مانند آفریقا، نه چندان. بنیانگذاران این قاره علاوه بر داشتن مراکز کمتری برای رسیدگی به مسائل بهداشت روانی، با نوع جدیدی از فشارها روبهرو هستند، فشاری که پس از یک سال سرمایهگذاری ریسکپذیر (2021) با سرمایههای بزرگ ایالات متحده و جهانی تقویت میشود: تعقیب پیشبینیها. و تلاش می کند تا در ارزش گذاری های متورم قرار گیرد.
تأثیرات ظریف دیگری نیز وجود دارد. به عنوان مثال، سقوط ناگهانی SVB، علیرغم اینکه تنها چند استارتاپ را تحت تأثیر قرار داد، بسیاری از بنیانگذاران آفریقایی را در حالت وحشت قرار داد زیرا آنها در تلاش بودند تا گزینه های بانکی را بررسی کنند تا از ایجاد چنین شرایطی برای آنها عدم اطمینان بیشتر جلوگیری شود. با مشکلات پایان ناپذیر، به ویژه در بازار نزولی کنونی، این رویدادها نیاز به موسسان را برای اولویت دادن به سلامت روان خود و برای سرمایه گذاران و هیئت مدیره برای کمک به آنها در جستجوی حمایت در صورت نیاز برجسته می کند.
برای بررسی بیشتر این موضوع، TechCrunch با او گفتگو کرد آمیا آپادحیای و لیزا میکلسن از Flourish Ventures، یک شرکت همیشه سبز جهانی VC که ادعا می کند یک رویکرد “بهزیستی بنیانگذار” برای سرمایه گذاری را اجرا می کند، برای بحث در مورد اینکه چرا سرمایه گذاران باید روی سلامت روانی بنیانگذاران آفریقایی سرمایه گذاری کنند. آپادحی است شریک سرمایه گذاری در شرکت در همان زمان، میکلسن رئیس سرمایه انسانی جهانی است، بازوی شرکتی که به شرکتهای پرتفوی کمک میکند تا استراتژیهای تجاری و منابع انسانی، از جمله مکالمات رفاهی را هماهنگ کنند.
TechCrunch: چرا بحث در مورد سلامت روان بنیانگذاران آفریقایی در حال حاضر حیاتی است؟ آیا خرابکاری SVB بر اهمیت آن تاکید کرد، یا موضوعی است که سالها منتظر بررسی آن است؟
لیزا میکلسن: من فکر می کنم SVB در واقع موضوع را به سطح دیگری برجسته کرد. اما من فکر میکنم جایی که ما بیشتر مجذوب این موضوع شدیم در مورد همهگیری بود، زمانی که شروع به دیدن چالشهایی با بنیانگذاران در سطح جهانی کردیم، از نظر نحوه مدیریت رفاه خود، نحوه عبور کارکنان از بحران، نحوه چرخش آنها. و تلاش برای بازنگری سازمان های خود از حضوری به مجازی.
علاوه بر همهگیری، ما انواع دیگری از بحرانهای جهانی را داریم: چالشهای مالی و کلان با بازارها، اکنون SVB، همه لایهها روی هم قرار گرفتهاند، و حتی بیشتر از آنچه بنیانگذاران دارند استرس ایجاد میکند. اما من فکر می کنم مهم است که توجه داشته باشیم که این موضوع از بین نخواهد رفت، حتی زمانی که زمان خوب باشد. دادههای تجربی نشان میدهد که بنیانگذاران میتوانند حتی زمانی که اتفاقات خوبی رخ میدهند، بیثبات شوند، حتی زمانی که بودجه اضافی دریافت میکنند و دورهای زیادی دارند. چنین رویدادهایی باعث ایجاد احساسات مختلف ناامنی و استرس می شود. بنابراین این چیزی است که برای مدت طولانی با ما خواهد بود، صرف نظر از اینکه در حال حاضر چه اتفاقی می افتد. اما بدون شک اکنون تقویت شده است.
سرمایه گذاران چگونه باید به بنیانگذاران کمک کنند تا استرس ناشی از جذب سرمایه را مدیریت کنند؟
آمیا آپادحیای: میتوانم بگویم که افزایش سرمایه، مدیریت هیئتمدیره و مدیریت کارکنان احتمالاً سه مورد از استرسزاترین چیزها در زندگی یک مدیرعامل هستند. نحوه برخورد ما با جمع آوری کمک های مالی حذف عدم اطمینان برای بنیانگذاران است. آنچه اغلب اتفاق میافتد این است که سرمایهگذاران مطمئن نیستند که آیا در یک شرکت سرمایهگذاری میکنند یا خیر و در کنار بنیانگذار هستند و سعی میکنند بفهمند بقیه کجا هستند یا پهنای باند لازم برای انجام آن معامله را ندارند. و یکی از اصولی که ما به شدت دنبال میکنیم این است که با بنیانگذار روبهرو و شفاف باشیم، چه دقت لازم را انجام دهیم یا از آن خارج شویم. بنابراین، ارتباطات صریح و واضح، عدم اطمینان را برای بنیانگذاران برطرف می کند و باید مهمترین چیز در هنگام نزدیک شدن به یک سرمایه گذاری جدید باشد.
میکلسن: همچنین در فرآیند جذب سرمایه، موسسان باید به دنبال پرچم قرمز در سرمایه گذاران نیز باشند. و به نکته آمیا، “آیا سرمایه گذار با شما مانند یک انسان رفتار می کند؟” “آیا آنها به شما اهمیت می دهند؟” “آیا آنها به شما به عنوان یک شخص علاقه مند هستند؟” وقتی زمان خوب است، پول به سمت چپ و راست مردم پرتاب می شود. آفریقا به عنوان مرز بعدی در نظر گرفته می شود که همه می خواهند وارد شوند، اما آیا آنها واقعاً قطعه رابطه را درک می کنند؟ و صادقانه بگویم، در دههای که در آفریقا کار میکنم، احساس میکنم این مکان بسیار رابطهمحور است که در آن افراد روابط را در اولویت قرار میدهند، که در جاهای دیگر خارج از آفریقا اینطور نیست. بنابراین وقتی پول خارجی وارد می شود، باید از آن آگاه باشید و به آن توجه کنید. در نهایت، من فکر می کنم این خطر وجود دارد که بنیانگذاران آفریقایی ممکن است این صلح را بدیهی بگیرند.
بنابراین به نوعی سرمایه خارجی می تواند به عنوان یک عامل استرس زا برای بنیانگذاران آفریقایی عمل کند.
آپادحیای: بله، من فکر می کنم برخورد با سرمایه گذاران خارجی بر استرس بنیانگذاران آفریقایی می افزاید. شکاف فرهنگی و زمینهای گستردهای وجود دارد که آنها باید همیشه وقتی به سرمایهگذار خارجی مراجعه میکنند و سعی میکنند توجیه کنند چرا باید در آفریقا سرمایهگذاری کنند، آن را پر کنند. و صادقانه بگویم، برای این سرمایه گذاران، تصور یک مدیر عامل موفق حول محور ظاهر یک مدیر عامل در سیلیکون ولی است. بنابراین بنیانگذاران آفریقایی سعی می کنند به آن زبان صحبت کنند و آن شخص باشند. و بنابراین یکی از چیزهایی که ما از آن بسیار آگاه هستیم این است که مدیران عامل را رها کنیم و به آنها بفهمانیم که ما واقعیت هایی را که با آن روبرو هستند درک می کنیم. من فکر می کنم این کاری است که سرمایه گذاران بیشتر و بیشتری انجام می دهند. و دوباره، با همه این موارد، سیگنالینگ اولیه بسیاری از مسائل را حل می کند.
بنیانگذارانی که در حال حاضر با آنها در تماس بوده اید چگونه شخصاً با این چالش ها برخورد می کنند؟ و سرمایه گذارانی که از آنها حمایت می کنند چگونه می توانند کمک کنند؟
میکلسن: بسیاری از بنیانگذاران، قبل از اینکه ما هر گونه حمایتی را ارائه دهیم، طبق تجربه من، در وهله اول از ضروری بودن تعادل بین کار و زندگی آگاه هستند. بسیاری از آنها می دانند که برای داشتن یک حلقه قابل اعتماد از روابط، داشتن آمادگی جسمانی خوب و ارتباط با افراد خارج از محل کار مهم است. و آنها این را می دانند; مشکل این است که آنها وقت ندارند این کار را انجام دهند. آنها اراده انجام آن را دارند. و آنها می دانند که باید انجام شود، اما وقت ندارند. و بنابراین جایی که من فکر می کنم سرمایه گذاران با دادن مجوز وارد می شوند. بنابراین حتی اگر هیچ چیزی در مورد مزایای سلامت روان به مجموعه خود ارائه نمی دهید، فقط با اذعان به استرسی که ایجاد می کند، صدایی در مورد آنچه در حال حاضر اتفاق افتاده است را بیان کنید و به آنها اطلاع دهید که استراحت کردن یا رسیدگی به این مسائل اشکالی ندارد.
آپادحیای: در سطح هیئت مدیره، نوار واقعا پایین است. من فکر می کنم در حال حاضر، بیشتر هیئت ها در آفریقا نیازی به آسیب بیشتر ندارند. بیشتر وقت من در سطح هیئت مدیره می گذرد تا از ایجاد کار اضافی و اضطراب برای مدیر عامل جلوگیری کنم. بنابراین اولین چیز این است که اضطراب اضافی و کار اضافی که نیازی نیست ایجاد نکنید. از درخواست معیارهای غرور و کارهایی که نیازی به انجام آنها نیست، دست بردارید. تصدیق کنید که مدیر عامل چقدر تحت فشار است و پهنای باند کمی برای تیم دارد و سپس هر چیز دیگری بر این پایه استوار است.
فضایی برای مدیر عامل ایجاد کنید تا انسان باشد و در مورد چیزهایی که درست پیش نمیرود صحبت کند، گفتگوی معتبر را تشویق کنید، و به مدیر عامل اجازه دهید بداند که این یک الزام تجاری برای آنهاست که تمام وجودشان را به کار بگیرند. و اینکه منجر به سازمانی سالمتر میشود که از خروج بیشتر افراد از فرسودگی شغلی جلوگیری میکند. من فکر می کنم همه این چیزها در سطل کاری که هیئت مدیره می تواند انجام دهد قرار می گیرد، اما شروع با آن اضطراب اضافی ایجاد نمی کند.
گفته می شود که سلامت روان با خلاقیت، نوآوری و موفقیت همراه است. آیا همیشه اینطور است زیرا چند نمونه از جامعه شناسان وجود دارد که شرکت های نوآورانه و موفقی را ایجاد می کنند؟
آپادحیای: تحقیقات تجربی نشان می دهد که هر چه فردی بیشتر تحت تأثیر بیماری روانی قرار بگیرد، در واقع می تواند موفق تر باشد! به آن مانند یک منحنی زنگ فکر کنید. بیشتر کارآفرینان در سطل انعطافپذیر اما نه شکوفا قرار میگیرند، در حالی که در هر دو طرف، شما بیمار روانی پررونق یا شدیدی دارید. ما تمایل به شنیدن داستانهایی در مورد افراطها داریم… کسانی که خودکشی میکنند… کسانی که ممکن است ماگالومانیا باشند… اما در واقعیت، بیشتر بنیانگذاران جایی در وسط قرار میگیرند، جایی که اگر یاد بگیرند نقاط قوت خود را هدایت کنند، میتوانند موفق شوند.
چندین عامل محافظ می توانند توانایی بنیانگذاران را برای رشد علیرغم برخورداری از تنوع عصبی افزایش دهند. داشتن سرمایه اجتماعی بالا، تحصیلات خوب و داشتن خانواده ای دوست داشتنی همه چیزهایی هستند که کمک می کنند. از طرف دیگر، برخی از ناامنیها میتوانند از پیشرفت جلوگیری کنند – ناامنی غذایی یا مسکن، زندگی در مناطق ناامن، نداشتن مراقبتهای بهداشتی، و غیره. حمایت از سلامت روان و رسیدگی به تنهایی
ما اهمیت سلامت روانی بنیانگذاران را مشخص کردهایم، اما در مورد کارمندان چطور؟ فرهنگ های سمی کار بسیار رایج می شوند و اغلب اوقات، رفتارها و نگرش های بنیانگذاران را منعکس می کنند. آیا بنیانگذاران نباید سلامت روانی کارکنان خود را نیز جدی بگیرند؟
میکلسن: بله، بنیانگذاران باید مراقب کارمندان خود باشند که بسیاری از آنها از تجربه من هستند. مهمترین کاری که آنها می توانند انجام دهند این است که الگوبرداری کنند. با نشان دادن کارمندان خود، آنها از رفاه خود مراقبت می کنند (مرخصی گرفتن، مربی گرفتن)، آنها نشان می دهند که این چیزی است که باید برای آن ارزش قائل شد.
دومین کاری که آنها می توانند انجام دهند ایجاد محیطی است که افراد را قادر می سازد از رفاه خود مراقبت کنند. آنها ممکن است این کار را با تشویق به مرخصی، عدم ارسال ایمیل به مردم در تعطیلات آخر هفته، و ارائه مزایایی که از رفاه حمایت می کند (کوچینگ برای کارکنان کلیدی، مزایای سلامت روان مانند خدمات درمانی با تخفیف و غیره) انجام دهند.
در نهایت، به عنوان بخشی از ساختن یک فرهنگ عالی، بنیانگذاران باید راههایی را برای حفظ انگیزه مردم در مورد کاری که انجام میدهند، در نظر بگیرند. الهام بخشیدن به تیم ها با صحبت در مورد چشم انداز سازمان، ارائه فرصت های یادگیری و توسعه به افراد تا بتوانند رشد کنند، به وضوح ارزش های اصلی سازمان را بیان می کنند تا مردم بدانند بنیانگذار چه چیزی را مطرح می کند، و کار در مکان هایی که با ارزش های آنها همسو است.
به طور کلی، من متوجه شدم که بنیانگذاران بیشتر به فکر کارمندان خود هستند تا خودشان. آنها همیشه یک جعبه ابزار کامل برای دانستن نحوه انجام این کار ندارند. بنیانگذاران قدرت خود را در شرکت هایشان دست کم می گیرند و همیشه متوجه نمی شوند که مردم آنها را تماشا و دنبال می کنند.