قلعه هزاره میناب ، قلعهای با دو دوره حیات

وجود استحکامات از نیازهای ضروری بشر بوده و هست. زیرا بشریت در طول تاریخ از دشمنان داخلی و خارجی مصون نبوده است. ساخت استحکامات می تواند هزاران سال قدمت داشته باشد. انسان در این دوره با استقرار و زندگی در مکانی به روند تکاملی خود پیوسته و از آن استفاده کرده است. با توجه به موقعیت خاص ایران، ساکنان ایران در طول تاریخ چندین هزار ساله زندگی، برای تامین امنیت و استقلال سیاسی و تمامیت ارضی کشور ناگزیر به اندیشیدن تدابیر گوناگون و جستجوی راهکارهایی برای ایفای نقش بودند. در دولت جهان. یکی از این اقدامات ایجاد بناهای دفاعی است که در نقاط مختلف این سرزمین پهناور به چشم می خورد.
واژه قلعه در لغت نامه دهخدا چنین تعریف شده است: «حصار محکم در کوه»، «حصار و پناهگاه بر کوهی که دشمن را حفظ کند».
در فرهنگ عمید قلعه به معنای حصار بلند، پناهگاهی است که بر فراز کوه یا مکانی مرتفع، دژ ساخته می شود.
فرهنگ ایرانی دژ را این گونه تعریف می کند: «منطقه ای محصور شده توسط دیوارها و برج های محکم برای اسکان سربازان یا ساکنان به منظور در امان ماندن از حملات دشمن».
قلعه ها در گذشته بناهای مستطیل شکل با برج و استحکامات و گاه خندق بوده که نوعی موقعیت دفاعی داشته اند. یعنی ساکنان آن از عناصر طبیعی مانند آفتاب سوزان، باد و شن روان، هجوم حیوانات از هجوم دشمنان محافظت کرده و به نوعی امنیت را تامین کرده اند. به این ترتیب می توان قلعه را پناهگاه نظامی دانست.
در اینجا به بررسی قلعه میناب (هزاره) واقع در شهرستان میناب استان هرمزگان می پردازیم.
موقعیت قلعه هزاره در میناب
بنای قلعه بین رودخانه میناب و خیابان اصلی شهر یعنی 230 متری شرق میدان استقلال قرار دارد و دسترسی از ضلع شرقی خیابان امام خمینی امکان پذیر است. در اطراف آن می توانید فضاهای سبز و خانه های مسکونی را ببینید.
تاریخچه ساختمان
قلعه میناب در بین مردم محلی به نام های «بی بی مینو»، «بی مینو» و «هزاره» نیز معروف است.
قلعه میناب مانند سایر قلعههای کوهستانی بر فراز تپهای قرار دارد، بنابراین نقشه کلی آن متاثر از شکل طبیعی تپه بوده است.
این قلعه در سال 1382 با شماره 5953 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید و متعاقباً برای تعیین حریم آن تلاش شد.
از نوشته سدیدالسلطنه در کتاب بندرعباس و خلیج فارس چنین آمده است:
– قلعه میناب در دوره قاجاریه (زمان مظفرالدین شاه) متروک و ویران شد.
– این قلعه حصاری دارد که خانه صاحبخانه ها را محصور کرده است.
– این قلعه توسط اعراب در زمان حکومت ائمه مسقط ساخته شده است.
از علی آباد شهرستان میناب شروع می شود و مرحله اول به نام هاموس معروف است. بحرینی ها معمولا آنجا هستند…
هاموشی در سمت شرق است. از آن محله تا محله پشت قلعه. از آنجا وارد بازار می شود. زمانها را امامان مسقط بر فراز کوهی که محله قلعه با آجرهای عربی ساخته شده بود و هزاره و قلعه نامیده می شد، تعیین کردند. خرابه های آن هنوز باقی است. در آن زمان محله جنوبی نیز شهربند داشت که آثار آن هنوز باقی است.
محمدابراهیم نادری کازرونی نیز علاوه بر گزارش های سدیدالسلطنه در گزارش های خود به محمدشاه قاجار در سفر به میناب از این قلعه یاد کرده است: «قلعه میناب دارای 3 طبقه (طبقه) است. وی در ادامه توضیح می دهد که این قلعه مسکونی بوده و ساخت و ساز در آن در حال انجام است.
در اینجا لازم به ذکر است که نه ابن بطوطه و نه مارکوپولو هیچ اشاره مستقیمی به این قلعه ندارند. اما ابن بطوطه تصدیق کرده است که: «… تاریخ همه روستاییان این دشت صاحب قلعه بوده اند، زیرا آثار اکثر آنها هنوز وجود دارد…».
اما برخی منابع دیگر می گویند که در سال 797 م. سپاهیان امیر تیمور به رهبری امیرزاده محمد پسر امیر تیمور گورکانی به شهرهای ساحلی نزدیک هرمز باستان حمله کردند و هفت قلعه را در آنجا تصرف کردند و همه آنها و نگهبانان قلعه را به آتش کشیدند. آنها به جزیره جرون گریخته اند. شرف الدین علی نام این هفت قلعه را چنین آورده است: «قلعه مینا در هرمز کهنه، زندان قلعه تنگ، قلعه کشگک، حصار شمیل، قلعه منوجان، قلعه تزرک، قلعه تازیان».
به طور قطع نمی توان گفت که آیا قلعه منا همان قلعه هزاره است که پس از حمله تیمور بازسازی شده است. اما وجود اسنادی از جمله لوله توپ در یکی از برج های قلعه متعلق به دوره صفویه، حکایت از اهمیت نظامی این قلعه در دوره صفویه دارد.
اگر وجود این قلعه در حمله تیمور و تخریب آن توسط نیروهای وی را بپذیریم، می توان گفت که این قلعه پس از تیموریان نیز مانند برخی از قلعه های هفت گانه دیگر از جمله قلعه شمیل توانسته احیا و نوسازی شود.
در مورد نظر سدیدالسلطنه مبنی بر اینکه این قلعه توسط امامان مسقط ساخته شده است، باید اضافه کرد که اگرچه این امر بعید به نظر می رسد، اما با توجه به نکات فوق می توان پذیرفت که در زمان تسلط ائمه مسقط بر منطقه این قلعه تا اواسط در قرن دوم قرن سیزدهم پس از میلاد بازسازی و مورد استفاده قرار گرفت. ج به فرماندهی طهماسب میرزا مؤیدالدوله حاکم فارس، پسرش عبدالباقی میرزا این قلعه و دیگر قلعهها را در منطقه اشغال خارجی آزاد کرد.
مشخصات بنا
فندانسیون بنا از سنگهای رودخانهای و بولدر از ۲ تا ۵ متر است که در بعضی موارد آجرهای قرمز به ابعاد ۴*۲۰*۲۰ مستقیماً بر روی صخرههای طبیعی قرار دارد.
بنا از خشت قالبزده شده در کنار رودخانه ساختهشده که این موضوع از صدفهای موجود در داخل خشتها قابلتشخیص است. ابعاد خشتها در کلیه بقایای بهجامانده ۴*۲۰*۲۰.۷*۲۰*۲۲.۶*۲۰*۲۰.۵*۲۰*۲۰.۵*۲۰*۲۲ سانتیمتر و دارای شاموت کاه است. ضخامت دیوارهای باقیمانده در حدود ۴ متر است.
بنای قلعه شامل یک چهاردیواری نامنظم با چهار برج مدور دیدهبانی است که در جهت شمال جنوب در امتداد رودخانه میناب بناشده است.
برج جنوب غرب قلعه، نسبت به سایر برجها سالمتر مانده که امروزه در حدود ۱۵ متر از ارتفاع آن باقیمانده است. محیط پایه این برج حدود ۲۴ متر و قطر قسمت فوقانی آن در حدود ۶۰/۸ متر است که ضخامت دیوارهای آن یک متر است.
یکی از درگاههای ورودی قلعه به عرض ۸۰/۵ متر در ضلع شمال غربی قلعه وجود دارد. بهاحتمالزیاد دروازه دیگری نیز در ضلع غربی قلعه وجود داشته به این دلیل که از سوی این ضلع دسترسی به حاشیه رودخانه با کمترین شیب میسر میشده است و همچنین این قسمت، محل عبور کمترین مسیلهای فصلی است.
درون برج شمال شرق یک لوله توپ متعلق به دوره صفوی وجود دارد. وجود این لوله توپ استفاده نظامی از این قلعه را در دوره صفوی محرز میسازد. کما اینکه در مستندات تاریخی به حضور امام قلی خان و انجام مذاکرات بین ایران و انگلستان درون این قلعه اشارهشده است.
درون محوطه درونی قلعه مقدار زیادی قطعات شکسته سفال بهدستآمده که بهطور مشخص میتوان به دو گروه سفالهای لعابدار و بدون لعاب تقسیم کرد. سفالهای بدون لعاب خمیره قرمز دارن استد که در برخی از آنها رنگ قرمز زیرپوشش نخودی رنگ پنهانشده است. سفالهای بدون لعاب غالباً با نقوش کنده ظریف با نقوش هندسی تزیینشدهاند. با توجه به این قطعات میتوان گفت این ظرف و لبههای ضخیم داشتهاند. سفالهای لعابدار شامل قطعاتی با لعاب یکرنگ، قلم مشکی زیر لعاب فیروزهای و قطعاتی با لعاب زردرنگ هستند. در میان قطعات جمعآوریشده همچنین چینی آبی سفید و یکمهره سفید سنگی نیز دیده میشود. سفالها نشان میدهد که قلعه میناب، در سدههای میانی اسلامی بهویژه قرون پنجم تا هفتم هجری مسکونی و مورداستفاده بوده است. چینیهای آب سفید نشان میدهد که در دوره صفوی نیز بنای قلعه مورداستفاده قرار میگرفته است.
با توجه به وضع کنونی بنا تزیینی در آن به چشم نمیخورد و اگر تزییناتی داشته هماکنون از بین رفته است.
بنای قلعه با توجه به محل قرارگیری آن بر روی تپهای بلند و مشرفبه دشت اطراف، احتمالاً جنبه نظامی داشته است. هماکنون نیز در محدوده بنا و حریم آن خانههای مسکونی ساختهشده است.
قلعه میناب نمونهای قلاع تدافعی باستانی بوده که همچون قلعههای تدافعی دیگر موجود در سطح کشور (نارین قلعه نایین، قلعه محمدیه، قلعه قهقهه اردبیل و…) در مواقع اضطراری مورداستفاده قرار میگرفته و جمعیت محدودی را برای مدتی محدود امان میداده است.
منابع:
– پازوکی، ن، شهر نقش دفاعی شهرها، ص ۲۲۹
– دهخدا، ع، لغتنامه دهخدا، ذیل حرف ق
– ذیفر، ح، گزارش تعیین عرصه و حریم قلعه هزاره میناب، ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان هرمزگان
– روایی، م. (۱۳۸۲)، گزارش قلعه میناب، ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان هرمزگان
– سرلک شیرین نیاکی، س و رضایی، ع، (۱۳۹۶)، گزارش نخستین فصل بررسیهای باستانشناسی دشت میناب (دهستان گوربند و حومه)، وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی
– سعیدی، س (۱۳۸۶)، فرهنگ مردم میناب، تهران: انتشارات ایلشن
– عمید، ح، فرهنگ عمید، ذیل حرف ق
– فخار، زرین، استحکامات و قلاع دفاعی در ایران دوره ساسانی
– معین، م، فرهنگ فارسی – جلد دوم – ذیل حرف ق
* گزارش: مریم نبیپور گیسی