من نمی توانم جلوی ورود به دی ام های خود را بگیرم

برای بیش از یک دهه، من با تعدادی DM واقعاً رقت انگیز و یک طرفه ادامه داده ام. من تایپ میکنم، لینک میفرستم، عکسها را به اشتراک میگذارم، و قلبم را در این چتها میریزم، اما هرگز یک بار پاسخی دریافت نکردهام.
خجالتآور به نظر میرسد، اما نگران نباشید، نه روحگرفته شدهام و نه چیز دیگری. من به تازگی برای خودم DM می کنم.
خوب، حالا که آن را تایپ کردم، متوجه شدم که کمی خجالت آور به نظر می رسد. قبل از اینکه قضاوت کنید، بگذارید توضیح بدهم.
افرادی که پیامهای مستقیم را در رسانههای اجتماعی ارسال میکنند، در درجه اول از آنها برای برقراری ارتباط با دوستان، اعضای خانواده، آشنایان، حتی غریبهها استفاده میکنند. در حالی که من با افراد دیگر پیام رد و بدل می کنم، همچنین اغلب از ویژگی های DM در پلتفرم های رسانه های اجتماعی مانند توییتر، اینستاگرام و فیس بوک برای ارسال پیام برای خودم استفاده می کنم. گاهی برای خودم پیامک میفرستم یا Slack میکنم. من پستهایی را میفرستم که برایم جذاب است یا برایم طنینانداز میکند، مقالاتی را که میخواهم در آینده بخوانم، زمانی که زمان بیشتری داشته باشم، ارسال میکنم، و گاهی اوقات اگر راحتتر از استفاده از iMessage یا AirDrop باشد، محتوای تلفنم را به لپتاپم ارسال میکنم.
لغزش در DM های شخصی من یک راه راحت، کاربردی و مفید برای جمع آوری و ذخیره اطلاعات است. مشکل این است که من هرگز به یاد نمی آورم که دوباره بررسی کنم و همه چیزهایی را که برای DM می فرستم بخوانم. در نتیجه، فیدهای قوی از محتوایی که شخصاً سرپرستی شده و مدتها فراموش شده است، به طرز غم انگیزی به سیاهچالههای دیجیتالی که خودم ساختهام منتقل میشود.
بنابراین سفری را آغاز کردم تا پیامهای سالها را به دست بیاورم تا اوضاع را با گذشتهام درست کنم و یکپارچگی را به فرآیند خود-DM بازگردانم. من چیزهای زیادی در مورد خودم یاد گرفتم.
اگر خودتان DM می کنید، شما هم می توانید. اگر نه، شاید شما باید.
ارواح DM های فراموش شده گذشته
متوجه شدم که من هرگز DM هایم را برای خودم چک نمی کنم، اخیراً اتفاق افتاد، زمانی که به طور تصادفی روی رشته پیام مستقیم توییتر خود کلیک کردم و با توییتی که چند روز قبل ارسال کرده بودم با استقبال مواجه شدم. من این توییت را دوست داشتم، میخواستم در مقطعی دوباره آن را مرور کنم، و میترسیدم در دریای روبهرشد توییتهای دوستداشتنیام گم شود، بنابراین قدم اضافی را برداشتم و آن را DM ارسال کردم. این توییت فقط یک هفته پیش بود، متاسفانه، آن را فراموش کرده بودم. این باعث شد به این فکر کنم که چه گنجینههای گمشده دیگری در پشته DMs از من پنهان شده است.
من از پیامهای پیامکی 2021 به اولین پیام توییتری که برای خودم ارسال کردم، در ژوئن 2017 پیمایش کردم. در میان آرشیوها، رشتههای مفیدی از توصیهها، ایدههایی برای طرحهایی که میخواستم بیشتر بیان کنم، اسکرین شاتهای واکنش مرتبط به اشتراک گذاشته شده از خارج از زمینه حساب های تلویزیونی مانند @nonewgirlcontxt و @nocontextroyco، چیزی که ادعا می کرد دستور العملی برای بهترین کوکی های شکلاتی بدون گلوتن است و تقریباً 25 توییت در مورد ژاکت کریس ایوانز در چاقوها بیرون. این سفر به سمت پایین خط حافظه آنقدر جذاب بود که مجبور شدم این سفر را ادامه دهم.
برای مشاهده آسان، به شدت توصیه میکنیم که کلیپهای «تد کمند» را برای خودتان DM کنید.
اعتبار: اسکرین شات / توییتر
بعدی؟ اینستاگرام. به اولین پیامی که در ژوئن 2016 برای خودم فرستادم برگشتم – مجموعه ای از عکس های احساسی، هنرهای زیبا و نقل قول های الهام بخش را پشت سر گذاشتم. فهرستی از مشاغل کوچک برای خرید، حسابهایی برای دنبال کردن، کتابهایی برای خواندن، نکاتی برای مدیریت اضطراب و آن یکی از آگهی های آرامش بخش Cillian Murphy Calm، بنابراین من همیشه آن را در دست دارم. مثل کریسمس محتوا بود.
می دانم احتمالاً به چه فکر می کنید: آیا نمی توانم پست های اینستاگرام را فقط در پوشه ها ذخیره کنم؟ این آسانتر است و فقط به یک ضربه زدن نیاز دارد، در حالی که DM برای خودم از من میخواهد که دکمه اشتراکگذاری روی یک پست را بزنم، نام خودم را در نوار جستجو تایپ کنم و ارسال را بزنم. پاسخ این است که بله، من فقط می توانم در پوشه ها ذخیره کنم. اما من پوچ بودن فرستادن پیام به خودم را دوست دارم، و این به عادتی تبدیل شده است که به نظر نمیرسد – یا نمیخواهم – آن را ترک کنم. این را در نظر بگیرید: اگر قرار نبود برای خود DM بفرستیم، پس چرا خدایان رسانه های اجتماعی این امکان را فراهم کرده اند؟
اگر قرار نبود برای خودمان DM بفرستیم، پس چرا خدایان رسانه های اجتماعی این امکان را فراهم کرده اند؟
یادم نیست اولین باری که برای خودم پیام فرستادم. شاید من از موتورولا ریزر نقره ای خود برای پیامک یادآوری های مهم در دوران راهنمایی استفاده می کردم. یا شاید من دیامهای خودم را در طول سالهای AIM، Myspace یا Tumblr منفجر کردم. اولین خود DMی که توانستم پیدا کنم در فیس بوک بود، پلتفرم رسانه اجتماعی که متأسفانه طولانی ترین مدت استفاده از آن را داشته ام.
در 23 ژوئن 2008، من در فیس بوک یک غزل گیج کننده کانیه وست را برای خودم پیام دادم که بعداً به نقل قول سالنامه دبیرستان من تبدیل شد. مقالهای در مورد تسلط مایکل فلپس بر بازیهای المپیک در آن سال، تأیید StubHub برای بلیتهای کنسرت I Am… تور جهانی بیانسه در سال 2009، مقالهای که در سال 2010 برای یک کلاس اسپانیایی نوشتم، متنهای مختلف آهنگ ایمو که احتمالاً قصد داشتم. برای تعیین وضعیت من روزی، فهرستی از Buzzfeed در سال 2013 درباره جان کرازینسکی، و موارد عجیب و غریب دیگر.
با کمال تعجب، سفر به دیامهای من، که به عنوان یک شوخی شروع شد، بر من غلبه کرد. بعد از اینکه دیدم چند پیام برای خودم فرستاده بودم و فراموش کردم طی سالها بخوانم، آماده بودم که احساس حماقت کنم. چیزی که انتظارش را نداشتم موج نوستالژی بود که از مرور سالهای زندگی دیجیتالی ام به عقب میآمد. منظورم این است که من در فیس بوک آخرین نسخه دعوتنامه جشن تولد 16 سالگی ام را به خودم پیام دادم. در مورد انفجاری از گذشته صحبت کنید. (همچنین، نیمه رسمی؟ نوجوان نیکول، لطفا!)

تنها چیزی که نیاز دارید یک ژاکت سبک است!
اعتبار: اسکرین شات / فیس بوک
بازدید مجدد از مجموعههای ویژهای از محتوایی که در طول سالها مرا تحت تأثیر قرار داد، مانند خیره شدن به کپسولهای زمان دیجیتال یا خواندن خاطرات قدیمی بود. خیلی ممنون بودم که تمام آن دیامها را برای خودم فرستادم. فقط کاش زودتر چکشون میکردم
آیا این مشکل من بود؟ تعجب کردم. یا افراد دیگری که در آنجا حضور دارند برای خودشان DM ارسال کردند و فراموش کردند که چت ها را نیز بررسی کنند؟
تمرین متداول و پر هرج و مرج خود-DMing
من با یک نظرسنجی در توییتر تماس گرفتم تا بدانم آیا افراد دیگر به دیامهای خودشان میروند یا خیر. از مجموع 297 رای داده شده، بیش از 66 درصد مردم گفتند که همیشه خود را DM می کنند. فوو
مایه اطمینان خاطر بود که یاد بگیریم این عمل تا حدودی رایج است، و چندین نفر پاسخ دادند تا اعتراف کنند که اگرچه دائماً برای خود پیام می دهند، اما فراموش می کنند که DM خود را بررسی کنند. آشوب. حداقل نیت ما پاک است.
برای کسانی که عاشق DM هستند یا میخواهند شروع کنند، توصیه میکنم زمانهای خاصی را در برنامه خود قرار دهید تا DM خود را به طور منظم بررسی کنید. تنظیم یادآورها را در نظر بگیرید تا این محتوای تاثیرگذار را از دست ندهید. یکی از کاربران توییتر او گفت که معمولا فراموش میکند DMهای خود را بررسی کند که هر وقت گیر کرد یا احساس کرد که خلاقیت خود را از دست داده است، آنها را میخواند. او از آنها بهعنوان «رشتهای درونی» استفاده میکند، ایدهای که من دوستش دارم و قصد دارم خودم آن را شروع کنم.
اگر ارسال پیامک های شخصی برای شما مناسب نیست، افراد جایگزین های مفیدی را نیز در پاسخ های توییت به اشتراک گذاشته اند. سعی کنید به جای DMing پیامک ارسال کنید یا برای خود ایمیل ارسال کنید، به این ترتیب می توانید به راحتی پیام های خود را به عنوان خوانده نشده پین یا علامت گذاری کنید، که ممکن است بیشتر تمایل داشته باشید که به آنها نگاه کنید. همچنین میتوانید صفحات نشانکگذاری را که میخواهید دوباره در مرورگر خود مشاهده کنید، امتحان کنید یا از هر نشانک یا ویژگیهایی که در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی تعبیه شده است استفاده کنید. (به خاطر داشته باشید که هنوز باید به یاد داشته باشید که آنها را بررسی کنید.)
اگر همه چیز شکست خورد، می توانید یک برنامه مانند دانلود کنید جیبی، که به شما امکان می دهد حساب های شخصی خود را همگام کنید و محتوا را از دستگاه های مختلف، پلت فرم های رسانه های اجتماعی و ناشران در یک مکان مفید ذخیره کنید.
یک برنامه واحد برای همه محتوای ذخیره شده من بسیار راحت به نظر می رسد، اما من خودم می دانم. من به طور جادویی به یاد نمی آورم که برنامه دیگری را بررسی کنم فقط به این دلیل که همه توییت ها، پست های اینستاگرام و مقالات مورد علاقه من در یک مکان هستند. مهمتر از آن، من نمی خواهم. من هیجان، چالش، ماهیت نامتعارف ورود به DM های خودم را دوست دارم، و هنوز آماده نیستم زندگی خود-DM را کنار بگذارم.
به علاوه، من قرار نیست خودم را روح کنم. این فقط بی ادبی است.