میرکریمی در «نگهبان شب» با تکیه بر هنر و تجربه فیلمی اثرگذار خلق کرده است

یک منتقد سینما گفت: رضا میرکریمی کارگردان فیلم «نگهبان شب» با تکیه بر دانش، هنرمندی و تجربه از روی یک فیلمنامه متوسط، فیلمی تاثیرگذار خلق می کند. اثری که تماشاگر را به خاطر سادگی پیام رسان دندان هایش به هم می فشارد، برای عشقش درد می کند و حتی گریه می کند.
مصطفی کیانیان درباره فیلم «نگهبان شب» گفت: برخی فیلم ها به جای روایت داستان از طریق سینما سعی می کنند شخصیت ها را عمیقاً بررسی کنند. چیزی که سالیان متمادی در سینمای آسیا به ویژه در ستون اصلی سینمای شرق یعنی ژاپن ارزشمند تلقی می شد. کافی است به فیلم های کارگردانان مشهور ژاپنی مانند کانتو شیندو (1912-2012) یا ماساکی کوبایاشی (1916-1996) مراجعه کنید تا همه جوانب ماجرا را درک کنید.
وی افزود: شاید در یک درک جامعهشناختی این امر مشهود باشد که آسیاییها یا به عبارت دقیقتر ایرانیها میخواهند در اولین دیدار همه چیز را درباره یکدیگر بفهمند. رضا میرکریمی را حداقل در این مورد می توان از پیروان وفادار این مکتب نامید. ویژگی ای که در اثر تحسین شده او «خیلی دور، خیلی نزدیک» مشهود است.
کیانیان ادامه داد: اکنون این بار در جدیدترین تجربه خود در ایفای نقش رسول نیز موفق است، میرکریمی شخصیت بلورین رسول را چنان استادانه جلا داده است که از همه جهات می توان آن را دید، اما شخصیت رسول نمایان است. . “. او با این میزان شفافیت و شفافیت، لااقل به اندازه «دکتر علم» در فیلم «خیلی نزدیک» که نه شأن اجتماعی دارد و نه کاریزما، توان تحمل بار سنگین فیلم را ندارد. .این منتقد خاطرنشان کرد: میرکریمی به خوبی می فهمد که شخصیتی که با دیدن دختر پشت گوشش داغ می شود، تاثیر تماشاگر را در فیلم داستانی ندارد. نویسنده پشت میکند روی نیمکت رزرو، جایی که «دایی» با بازی علی اکبر اسانلو با شخصیت پر پیچ و خمش نوشته شده بود تا شخصیت رسول را بی حرکت نگه دارد. درست همان جایی که در دیالوگ میگوید: «خووووووووووووووو سرت را بالا بگیر» باید بفهمی که این شخصیت برای این خلق شده که پشت شخصیت محوری داستان زیر سنگینی فیلمنامه خم نشود. .
کیانیان تصریح کرد: شخصیت رسول به قدری معصومانه به تصویر کشیده می شود که حتی نمی تواند با هموطنان روس خود عشق ورزی کند. گویی ابزار بودن در ذات خود نهادینه شده است. او از قشری است که ممکن است فرصت عبور از پیاده روهای جام جم را پیدا نکند، اما برای رسیدن به هدفی خاص به تلویزیون زنده می رود.
او گفت: «بهزاد کلانی» را «مصطفی کیایی» مقابل رسول بازی کرد. خیلی شلخته به نظر می رسد. حرکات تند او در روایت و اینکه نویسنده قصد قضاوت او را ندارد کمی عجیب است. مهندس روی پاکت نماد مسئولانی است که خمیرمایه خالص دارند و برای رسیدن به رفاه مصمم هستند اما موانع درونی و بیرونی بر سر راهشان وجود دارد.فیلمنامه جدا از بازنمایی نمادین پروژه عمرانی که قرار است به پایان نرسد، به موضوعاتی مانند تبلیغات انتخاباتی، اعتصابات صنفی و… می پردازد. طعم اجتماعی قوی دارد.
کیانیان در خصوص نقاط ضعف فیلمنامه افزود: نقاط ضعف فیلمنامه را باید در شخصیت های گمنامی جست که در گوشه و کنار روایت قرار گرفته اند، حضور «ویشکا آسایش» در فیلم را فقط از این می توان دید. استفاده تجاری از عکس شما و نام بیلبوردها. با پیشروی کند داستان، زخم های فیلمنامه به جای التیام باز می شود، اما آنچه این سطح از ایرادات فراوان فیلمنامه را می پوشاند، بدون شک کارگردانی و تدوین پخته میرکریمی است.
این منتقد سینمایی افزود: میرکریمی با تکیه بر دانش، هنرمندی و تجربه، از یک فیلمنامه متوسط، فیلمی تاثیرگذار خلق می کند. اثری که تماشاگر را به خاطر سادگی پیام رسان دندان هایش به هم می فشارد، برای عشقش درد می کند و حتی گریه می کند. این ارتباط با مردم به دلیل راهی است که میرکریمی به آن داده است. او با استفاده از صحنه پردازی بی نقص، تمام اجزای تصویر را به صورت سیستماتیک ارائه می دهد.شغلی که این روزها کمتر در حوزه هنر هفتم دیده می شود.
وی ادامه داد: در نهایت باید اذعان داشت در دوره ای که نبض حیاتی سینمای ما در سینمای به اصطلاح «بدن» می تپد، باید از میرکریمی ها عمیقاً قدردانی کرد.