3 بازی جهان باز مانند Dragon’s Dogma 2 روی کنسول و رایانه شخصی در سال 2024

بازی های جهان باز وجود دارد، سپس بازی های جهان باز هستند بهترین بازی های جهان باز نسخه های اخیر مانند جزم اژدها 2 بهترین نمونه این ژانر است. همانطور که در بسیاری از عناوین AAA دیده ایم، بازی های جهان باز می توانند عالی باشند اما بهترین جهان باز را ندارند.
وقتی در مورد بهترین بازیهای جهان باز صحبت میکنم، به عناوینی با چنان دنیای باز عمیقی فکر میکنم که کاملاً خود را در برابر آن گم میکنید. اینجوری زیاد نیست متاسفانه اما به اندازه کافی وجود دارد تا تفاوت بین دشت های خالی وسیع و دنیای زنده و تعاملی را به شما نشان دهد.
اینها بهترین بازی های جهان باز هستند.
جزم اژدها 2
هیچ راهی وجود ندارد که من نامم را رها کنم جزم اژدها 2 بدون اینکه در این لیست قرار بگیرد.
جزم اژدها 2 زمانی که صخرهای با نماد جستجوگر درخشان (یکی از من جزم اژدها 2 نکات همه چیز در مورد آن است). بدون هیچ راه مشخصی برای بالا رفتن، مجبور شدم آن را با جهش ضربهای دزد پنیر کنم، و در اطراف صخره میپریدم تا اینکه به سمت بالا رفتم. سکه را گرفتم، اما متوجه شدم که مسیر به سمت بالا می رود. من خودم را متقاعد کردم که به دیوار نامرئی برخورد خواهم کرد و تقریباً از روی غریزه برگردم. پس از صعودهای سخت تر، از لبه صخره دیگری عبور کردم. دیدم… ستون ها؟ نمیدونستم ازش چی بسازم سپس آن را دیدم: ابوالهول. وقتی فکم به زمین برخورد میکند، ضربات شدیدی را تصور کنید.
این اولین یا تنها بار نبود جزم اژدها 2 برای کاوش من به من پاداش داد. من فقط با کاوش در جهان، تعامل با NPCها، و کشتن هیولاهای منحصر به فرد، مهارت ها و حرفه های جدیدی کسب کرده ام. من بیش از 60 ساعت از این کار گذشته ام و حتی اولین خط جستجوی داستان اصلی را کامل نکرده ام. من تازه در حال کاوش هستم. این همان چیزی است که بهترین بازی جهان باز به نظر می رسد – یک ماجراجویی واقعی.
The Legend of Zelda: Breath of the Wild / Tears of the Kingdom
از من متنفر نباش که این دو را با هم جمع کردم – چیزی نیست که نتوانم در موردش بگویم نفس وحشی که نمی توانستم در موردش بگویم اشک پادشاهی. خوب، جدا از ساخت یک جت جنگنده از قطعات یدکی. اما هر دو عنوان در ارائه دنیایی زیبا و گسترده و پر از لحظات، شخصیتها و موجودات منحصر به فرد در هر مرحله عالی بودند.
بالا رفتن از کوه های برفی فلات بزرگ را به خوبی به یاد دارم نفس وحشی، شکار آهو برای مقداری گوشت. باید از رودخانهها، نبرد با هیولاها و اسنوبرد عبور میکردم تا آخرین توانایی را به دست بیاورم. پس از گذراندن مسیری که به نظر یک سفر طاقت فرسا بود، قفل گلایدر را باز کردم. وقتی خارج از فلات بزرگ بلند شدم، نقشه باز شد تا جهان را به طور تصاعدی بزرگتر از سنگ کوچکی که چند ساعت روی آن سپری کردهام، نشان دهد. شنیدی؟ آره، این بود که فکم به زمین خورد از نو.
اشک پادشاهی همین پاسخ را برانگیخت. خیلی طول نمی کشد تا به آن سوراخ های عظیم در Hyrule برسید و درست به داخل بپرید. آنجا پایین چیست؟ تعجب کردم. من تونلهایی را پیشبینی میکردم که میتوانند به مکانهای مختلف روی نقشه متصل شوند. این یک چشم انداز هیجان انگیز به نظر می رسید. این اتفاق نیفتاد. چیزی که من دریافت کردم Hyrule دیگری بود – یک زیرزمین لعنتی به دنیای باز گسترده ای که در عنوان اول دریافت کردیم. در این مرحله فکم شکست.
حلقه الدن
ما سال ها در مورد آن رویا داشتیم – یک بازی روح جهان باز. FromSoftware تحویل داده شد حلقه الدن، یک اثر هنری در سراسر منظره ای پر جنب و جوش از درد و رنج کشیده شده است.
نمیدانستید که در گوشهی بعدی، مکانی از لطف و وسوسه شما برای استراحت خواهد بود یا محرکی برای اژدهای باستانی برای فرود آمدن و تبدیل شما به گوشت چرخ کرده. از بین بازیهای این فهرست، کاوش بیشترین تنبیه و پاداش را داشت حلقه الدن. هر رئیس، قفسه سینه یا پانک با زره جالب به شما فرصتی برای ارتقای ساخت خود می دهد.
من تقریباً 10 ساعت را در محوطه افتتاحیه به عنوان یک Wretch گذراندم – تنها کلاسی که در سطح یک شروع می شود و چیزی جز یک باشگاه ندارد. من این کار را در هر بازی شبیه به روح انجام می دهم، اما هرگز با انجام این کار بیشتر از آن احساس تنبیه نکرده ام حلقه الدن. بدون یک سیستم پیشروی سنتی، باید دشمنانم را با دقت از سایه ها (بوته های نامرغوب) جدا می کردم و وسایل آنها را به صورت تکه تکه کنار هم می گذاشتم. تا ساعت ششم نگذشته بود که شمشیر برداشتم. در طول این ماجراجویی در اطراف لیمگریو، تمام ارتباطم با واقعیت را از دست دادم. احساس میکردم رامبو در First Blood – در حال دویدن در اطراف زمین و اجرای جنگ چریکی بر روی مردگان. زمانی که در نهایت به آسانسوری برخورد کردم که به مدت 15 دقیقه پایین آمد تا یک منطقه کاملاً جدید از جهان را نشان دهد، فکم شکست.
FromSoftware با آن به پایان نرسیده است حلقه الدن، یا شاهد راه اندازی Shadow of the Erdtree در تاریخ 20 ژوئن 2024 خواهیم بود.
Death Stranding
من با افتخار می گویم که مردم اکنون تشخیص می دهند Death Stranding همانطور که شاهکار است. و اگر نباشی، من مشتم را برایت تکان می دهم.
برخلاف دیگر بهترین بازیهای جهان باز، دشتهای باز Death Stranding پر از محتوا نیستند. بازی برای کاوش به شما پاداش می دهد، اما بیشتر بر سفر تمرکز می کند تا مقصد. شما یک پستچی هستید – برنامه ریزی مسیرهای خود در آمریکای جن زده و وحشت زده بسیار مهم است. هر مکان جدیدی که کشف میکنید نه تنها پتانسیل دریافت پاداشهای منحصربهفرد را دارد، بلکه دانشی به سادگی یک مسیر امنتر برای دنبال کردن دارد.
مکانیک بازی آنقدر عمیق با داستان گره خورده است که شرایط جالبی را ایجاد می کند. وقتی خواهرم شروع به پخش آن کرد، تعریف کرد که چگونه یکی از تروریست های انسانی به طور تصادفی جان خود را از دست داد و او بدن آنها را تنها گذاشت. من می دانستم این به کجا می رود. می بینید، پدیده ای که در این جهان به نام “مرگ گیر” شناخته می شود این است که افرادی که می میرند نمی توانند به زندگی پس از مرگ بروند. آنها هستند سرگردان. اما این همه ماجرا نیست. سرگردان شدن آنها باعث انفجاری عظیم می شود که می تواند یک شهر را با خاک یکسان کند. وقتی خواهرم چند روز بعد به نقشه او نگاه کرد، متوجه یک سوراخ غول پیکر شد که قبلاً آنجا نبود. او به سایت رفت و متوجه شد که چه اتفاقی افتاده است. چیزی جز دهانه ای وجود نداشت که این فرد در آن مرده بود. درست مثل فک من
Death Stranding روایتی وحشیانه دارد، اما این چیزی نیست که شما را به بازی نگه دارد. این گرافیک زیبا و طراحی هنری است که شما را به منظره می کشد. حلقه گیم پلی بسیار رضایت بخش است، با هر سفر جدید به شما یاد می دهد که چگونه مسافر بهتری شوید. پستچی بهتر