5 برنامه ای که من همیشه ابتدا روی هر رایانه شخصی ویندوزی نصب می کنم

من دوست دارم هر زمان که یک دستگاه جدید دریافت می کنم، به زمین بخورم آیفون، یک کامپیوتر یا یک PEV. وقتی صحبت از رایانه به میان می آید، این فقط یک اجبار نیست — من برای کار به یکی نیاز دارم. در واقع وقتی لپتاپ قدیمی من در اوایل امسال مرد، روز بعد بیرون رفتم و یک لپتاپ جدید خریدم و در عرض چند ساعت دوباره مشغول نوشتن شدم. حتی موسیقی متن روز کاری ام را دوباره اجرا کردم.
بنابراین چه چیزی را ابتدا روی یک جدید نصب کنم کامپیوتر ویندوزی? برخی از برنامه های من به راحتی قابل حدس زدن هستند، اما برخی دیگر قطعاً متناسب با سبک زندگی من هستند. انتخابهای من نیز ناگزیر در طول زمان تغییر میکنند – بنابراین در یک یا دو سال آینده، آنها میتوانند کاملاً متفاوت باشند. فقط امیدوارم برای تست کردن چیزها به لپ تاپ جدید دیگری نیاز نداشته باشم.
گوگل کروم
قلاب به یک اکوسیستم، خوب یا بد
هر بار که شخصی یک بار Edge را فقط برای دانلود اجرا می کند کروم، یکی در مایکروسافت آه می کشد. به هر حال من اینطور تصور می کنم. این شرکت احتمالاً به طور قانونی ناامید شده است – از نوامبر 2025، کروم دارای یک 71.7 درصد سهم از بازار جهانی مرورگرها، با اج با 4.96% در جایگاه سوم قرار دارد. این برای مرورگری که در ویندوز ساخته شده و هم نسخه موبایل و هم نسخه دسکتاپ دارد بسیار وحشتناک است.
شخصاً، علیرغم وجود گزینههای بهتر برای حفظ حریم خصوصی و مصرف رم، چند دلیل وجود دارد که من به Chrome پایبندم. اصلی ترین آنها همگام سازی نشانک و رمز عبور است. در این مرحله، بیش از یک دهه بوکمارک در برنامه ذخیره شده و چندین سال رمز عبور ذخیره شده دارم. زیرا Chrome تقریباً در هر دستگاهی که ممکن است استفاده کنم در دسترس است، حتی دستگاه من عرشه بخار، هرگز نباید نگران فراموش کردن یک سایت مهم یا ورود به سیستم باشم.
به طور مشابه، من به شدت به ویژگیهای همگامسازی و اشتراکگذاری برگههای کروم متکی هستم. بیشتر کارهای من در وب انجام می شود، بنابراین بارگیری تمام برگه هایی که به آن نیاز دارم به صورت آنی از مشکلات زیادی جلوگیری می کند. من همچنین میتوانم روی هر تلفن یا تبلتی تحقیق کنم و پیوندهایی را به رایانه شخصی خود فشار دهم.
ممکن است فکر کنید که ویژگیهای مشابهی در سایر مرورگرها وجود دارد، و حق با شماست – اما از زمانی که من با Chrome شروع به کار کردم، انگیزه قوی برای جابجایی وجود ندارد، به خصوص که میتوانم از برنامههای افزودنی برای مقابله با نگرانیهای حفظ حریم خصوصی استفاده کنم. من ممکن است در نهایت به چیزی مانند Brave مهاجرت کنم.
Spotify
هنوز هم قهرمان جریان موسیقی
من آگاهم که Spotify این روزها یک شرکت مشکل ساز است. به هنرمندان دستمزد کافی نمی دهد. میزبان تبلیغات ICE و جو روگان است. این به اندازه کافی برای مبارزه با موجی از شیب تولید شده توسط هوش مصنوعی انجام نمی دهد. مدیر عامل سابق دانیل اک به دلیل سرمایه گذاری در شرکت توسعه دهنده فناوری هوش مصنوعی نظامی مورد انتقاد قرار گرفته است. برخی از هنرمندان مورد علاقه من، به طور قابل درک، این پلتفرم را تحریم کرده اند، از جمله Joanna Newsom و Godspeed You! امپراطور سیاه
اگر این واقعیت را نداشتم که رابط کاربری و لیست های پخش Spotify را به شدت ترجیح می دهم، ممکن است قبلاً در Apple Music حضور داشته باشم. مرور و پخش آهنگها در این سرویس را آسانتر میدانم، و به نظر من، اپل سعی میکند با کیفیت و کمیت لیستهای پخش Spotify رقابت کند. قرار دادن رادار انتشار هر جمعه به یک سنت تبدیل شده است.
یکی دیگر از نگرانیها سازگاری کستینگ است، زیرا چیزی معادل Spotify Connect برای Apple Music وجود ندارد. تنها انتخاب شما بلوتوث، AirPlay یا در برخی شرایط Google Cast است. این برای برخی افراد زیاد است، اما به معنای تجربه پایینتری با ترکیب Echo Studio/Echo Sub است که من معمولاً از آن استفاده میکنم.
در هر صورت، من Spotify را بهطور خودکار نصب میکنم زیرا در طول روز کاری به موسیقی نیاز دارم. نوشتن در سکوت کامل آنقدر کسل کننده خواهد بود که در واقع بیشتر حواس من پرت می شود و به انجام هر کاری جز نوشتن اغوا می شوم.
GIMP یا Adobe Photoshop
هر چه بودجه ام اجازه دهد
من از یک پسزمینه حرفهای عکاسی میآیم، و تمرکز بر ویرایش تصویر در روزنامهنگاری فناوری من ادامه پیدا کرده است. متأسفانه دیگر دستگاه دوربین حرفه ای خود را ندارم — اما هنوز باید عکس های محصول و همچنین اسکرین شات ها را عکاسی و ویرایش کنم.
در صورت امکان، ترجیح می دهم از Adobe Photoshop استفاده کنم. این استاندارد صنعت است، و من به روشی که برخی کارها را انجام می دهد، مانند منحنی ها، برس های درمانی، و فیلترهای رنگی عادت کرده ام. زمانی که عکاس بودم، گردش کار من شامل یک یا دو پانچ ادوبی لایت روم برای ویرایش های دسته جمعی و ویرایش تک تک عکس ها در فتوشاپ زمانی بود که به لمس خاصی نیاز داشتند.
چیزی که من را از استفاده روزانه از فتوشاپ باز می دارد، قیمت گذاری است. دیگر نمیتوانید فقط نرمافزار را بخرید – نیاز به یک ابر خلاق اشتراک و ارزان ترین طرح با فتوشاپ 20 دلار در ماه است. تنها راهی که می توانم هزینه بیش از 240 دلار در سال را توجیه کنم این است که به طور تمام وقت به عکاسی برگردم.
در ضمن من توانسته ام به آن بسنده کنم GIMP، مخفف GNU Image Manipulation Program. اگر به فتوشاپ عادت دارید، تنظیم آن دشوار است، اما رایگان است و کار را انجام می دهد. من این احساس را دارم که با زمان کافی، احتمالاً می توانم با تمام کارهایی که در گذشته انجام داده ام، مقابله کنم. Adobe ممکن است یک پنجره محدود برای بازگرداندن من داشته باشد.
بخار
خانه بازی های کامپیوتری
اگر قصد دارید بازی ها را روی رایانه شخصی بازی کنید، Valve’s بخار عملا اجتناب ناپذیر است. راههای دیگری نیز برای خرید و راهاندازی بازیها وجود دارد – مانند GOG، itch.io، و فروشگاه Epic Games – اما به استثنای چند استثنا، اگر یک بازی در Steam نباشد، نمیتواند موفقیتآمیز باشد. فروشگاه Steam از سال 2003 وجود داشته است، بنابراین بسیاری از گیمرها کتابخانه های عظیمی را به برنامه متصل کرده اند، و آنها تمایلی به استفاده از چندین لانچر در صورت عدم نیاز ندارند. شامل خودم
به طور فزاینده ای دلایل دیگری برای استفاده از Steam وجود دارد که احتمالاً بزرگترین آنها Steam Deck است. این نه تنها میتواند بسیاری از بازیهای Steam را به صورت دستی اجرا کند، بلکه میتواند برخی از آنها را از دسکتاپ یا لپتاپ شما پخش کند، در صورتی که پردازنده آنبورد Deck نتواند آنها را مدیریت کند. این در اصل یک رایانه شخصی معادل Nintendo Switch 2 است، فقط بهتر است. همچنین برخلاف نینتندو، Valve و شرکای آن به طور منظم تخفیفهای عمدهای را روی بازیها ارائه میکنند.
چیزی که باید جالب باشد این است که چگونه با ورود ماشین بخار مینی کامپیوتر و هدست Steam Frame VR. هدف Valve این است که راحتی سیستمعامل SteamOS Deck را به سایر عوامل شکل دهد و غیرقابل تصور نیست که این شرکت بتواند Xbox را ظرف چند سال در اتاق نشیمن جابجا کند. مایکروسافت باید پس از این اتفاق، اقدام خود را جمع کند Xbox Series X.
سستی
نه فقط برای دفتر
در حالی که این درست است که اکثر افرادی که استفاده می کنند سستی احتمالاً برای حرفه خود مجبور به انجام این کار هستند، لازم نیست چنین باشد. برخی از گروههای خصوصی به جای Discord از Slack برای چت کردن استفاده میکنند، مانند Tech Journalists International، که به من اجازه میدهد تا با دیگران در این صنعت به نسیم بپردازم. شما باید به یک بحث Slack دعوت شوید، اما من از این واقعیت قدردانی میکنم که میتوانم از یک برنامه چت برای تمام صحبتهای مربوط به کارم استفاده کنم.
چیز بیشتری برای گفتن وجود ندارد، اما من از سادگی Slack قدردانی می کنم. این یک رابط منحصر به فرد “تمیز” دارد که به همان اندازه پیچیده است که لازم است. به راحتی به تیم های مایکروسافت ترجیح داده می شود.

