Ardoq، استارت آپ معماری سازمانی، 125 میلیون دلار جمع آوری می کند تا به سازمان ها کمک کند تا شبکه های خود را درک کنند – TechCrunch

همانطور که سازمانها به ساخت معماری دیجیتال خود ادامه میدهند، دسته جدیدی از نرمافزارهای سازمانی پدید آمدهاند تا به آنها در مدیریت این فرآیند کمک کنند. اکنون، اردوق – که ابزارهای معماری سازمانی را می سازد که به سازمان ها تصویر دقیقی از شبکه های دیجیتال خود می دهد، از جمله اینکه چه کسی روی چه چیزی، چه زمانی و کجا کار می کند – دوری را بسته است که به آن کمک می کند تا کسب و کار خود را بسازد: این استارتاپ 125 میلیون دلار در یک سرمایه جمع آوری کرده است. سری D که منابع نزدیک به شرکت به ما می گویند ارزش Ardoq بیش از 300 میلیون دلار است.
Ardoq خارج از اسلو مستقر است و حدود 30 درصد از پایگاه مشتریان سازمانی آن در شمال اروپا است. بقیه بین اروپا و ایالات متحده پخش شده است. لیست کامل شامل مواردی مانند Carlsberg، Condé Nast و کمیسیون ارتباطات فدرال ایالات متحده.
اریک بکستاد، یکی از بنیانگذاران و مدیرعامل، در مصاحبه ای گفت که این طرح استفاده از بودجه برای توسعه کسب و کار بیشتر برای گسترش لیست کاربران و همچنین سرمایه گذاری روی محصول آن است. در حال حاضر این ابزار برای ایجاد تصویری از ظاهر شبکه امروزی، و پرچمگذاری زمانی که چیزی در حال خراب شدن است یا به طور بالقوه یک پروتکل امنیتی یا حفاظت از داده را نقض میکند، و پیشنهاد چگونگی رفع آن مفید است. هدف بلندمدت ساخت ابزارهای تحلیلی و مدلسازی پیشبینیکنندهتر است که از «دوقلو دیجیتالی» که Ardoq از یک شبکه میسازد، استفاده کند.
او گفت: «معماری سازمانی امروزه بسیار به داربست در سازمان مربوط می شود. چشم انداز ما ترکیب آن با داده ها و معیارهای رفتاری است [based on the] دوقلو دیجیتال این بدان معنی است که شما همچنین می توانید برای مثال، تحلیل سناریو را اجرا کنید. ما نقشه راه محصول را تسریع خواهیم کرد.»
EQT Growth دور را با شرکت One Peak نیز رهبری کرد. این یک دور مهم برای اردوق است که تا کنون مطرح شده بود کمتر از 40 میلیون دلار از زمان تأسیس در سال 2013. اما برای قرار دادن دور بزرگ و اخیر در برخی زمینه ها، Ardoq شاهد رشد بسیار قوی بوده است: ARR در سال 2021 80 درصد رشد کرد.
توسعه Ardoq منعکس کننده بسیاری از اتفاقاتی است که در دنیای نرم افزارهای سازمانی به طور کلی اتفاق افتاده است. تحول دیجیتال در چند سال اخیر برای بسیاری از سازمانها امری عادی بوده است: با تحریک کووید، شرکتهای بزرگ و کوچک روی برنامههای بهروز، سختافزار و رویکردهای جدید سرمایهگذاری کردند تا با استفاده از سرویسهای ابری برای مقابله با چالش تغییر شرایط کسبوکار کار کنند.
اما این نیز یک مشکل ایجاد کرد: سیستمهای پیچیدهتر و بهم پیوستهتر و افرادی که کمتر در سیلوها کار میکنند، و بیشتر به یکدیگر وابسته هستند – به این معنی که اگر چیزی شکست بخورد یا سهواً در قسمت دیگری از سیستم نقصی ایجاد کند، میتواند پیامدهایی داشته باشد که فراتر از یک فرد باشد. ، تیم یا برنامه کاربردی
ابزارهای معماری سازمانی اساساً برای مدیریت آن ساخته شده اند: آنها به نظم بخشیدن به خانه کمک می کنند و به شرکت کمک می کنند تصویر دقیقی از ظاهر یک سیستم و نحوه کارکرد آن داشته باشد.
این به نوبه خود به یک مجموعه داده مفید تبدیل می شود نه فقط برای اطمینان از اینکه شبکه به خوبی اجرا می شود، بلکه برای تأمین عملکردهای دیگر: تیم های امنیتی از تصاویر دوقلوی دیجیتال برای ساخت و اجرای دفاع بهتر و شناسایی ناهنجاری ها در شبکه ها و در صورت از کار افتادن سیستم ها استفاده می کنند. یا نقض می شوند، می توان از آنها برای بازسازی بخشی یا حتی کل شبکه استفاده کرد.
به طور مشابه، برای کسانی که در حال برنامهریزی سرمایهگذاری در فناوری اطلاعات یک سازمان هستند، میتواند تصویر بهتر و دقیقتری از محل تخصیص منابع و مطابقت آن با هدف کسبوکار به آنها ارائه دهد. کسانی که اطلاعات را در یک سازمان مدیریت می کنند می توانند از مدل ها و داده های معماری سازمانی به عنوان بخشی از ممیزی های شبکه خود استفاده کنند تا اطمینان حاصل کنند که داده ها به گونه ای استفاده نمی شوند که قوانین حفاظت از داده ها را نقض می کند. و غیره.
جای تعجب نیست که معماری سازمانی حوزه ای است که در حال حاضر تعدادی بازیگر دارد. آنها شامل نرم افزار Orbus که بود به دست آورد توسط شرکت PE SilverTree Equity در سال 2021؛ و LeanIX، که آخرین بار در سال 2020 جمع آوری شد، یک دور 120 میلیون دلاری، و طبق گزارشات، طبق داده های PitchBook، طبق گزارشات، سال گذشته به دنبال افزایش دیگری بود که هرگز اتفاق نیفتاد (اما، من شنیده ام که در واقع آن پول دارد مطرح شد: سعی خواهم کرد آن را جداگانه پیگیری کنم). شرکتهای سازمانی که انبارداری، محاسبات ابری و سایر ابزارهای شبکه و عملیاتی را میفروشند، ممکن است به مرور زمان به سمت بازار عمیقتر حرکت کنند.
اگرچه ارائهدهندگان پلتفرم ممکن است درجاتی از این نوع دادهها را قبلاً به مشتریان خود ارائه دهند – به عنوان مثال AWS یک سرویس را در نوامبر گذشته راهاندازی کرد – یک استدلال به نفع شخص ثالثی که اطلاعات را مدیریت میکند این است که پلتفرمها ناشناس و عینیتر هستند. به مدل سازی پیش بینی و پیشنهاد تغییرات یا سرمایه گذاری های بالقوه می رسد.
Bakstad و هم بنیانگذار او Magnulf Pilskog به ایده راه اندازی Ardoq در سنت بزرگ در ابتدا ساختن ابزاری برای رفع مشکل خود رسیدند.
او به یاد می آورد: «سال 2013 بود و ما برای شرکت های بزرگ کار می کردیم: بانک ها، شرکت های بیمه، خدمات مالی و مخابرات. Pilskog یک شرکت مشاوره فناوری اطلاعات، Miles را تأسیس کرده بود، جایی که Bakstad یکی از مهندسان ارشد بود. “در همه آنها، ما با “مشکل کوه یخ” مبارزه کردیم. شرکتها سرمایهگذاریهای بزرگی را در تحول دیجیتال انجام میدادند، اما این کار را با مقدار بسیار کمی از اطلاعات انجام میدادند. خطر شکست با پیچیدگی اساسی آن سرمایه گذاری ها مرتبط بود. IT موفق نبود.»
بنابراین آنها ابزاری برای رسیدگی به آن ابداع کردند، راهی برای ترسیم نقشه سیستمها، دادهها و افراد برای پردازش [and] درک کنید که چگونه همه چیز به هم متصل شده اند و اگر یک قطعه را جابه جا کنید چه تاثیری خواهد داشت. “به همین دلیل است که بسیاری از پروژه ها شکست می خورند، یک قطعه حرکت می کند و تاثیری که دارد. بسیاری از مردم این را درک نمی کنند.» او تأثیر را به یک برگه اکسل تشبیه می کند: “اگر یک سلول را تغییر دهید، همه سلول های دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد.”
این شرکت کمی رویکرد “ترکی مکانیکی” به نحوه کار خود دارد، که به نظر من در مورد موثرترین فناوری سازمانی چیزهای زیادی می گوید. Ardoq بسیاری از فناوریهایی را که برای خواندن و نظارت بر شبکهها ساخته است، انجام میدهد، اما Bakstad گفت که آن را با «بررسیهای گردش کار» که به طور منظم در بین مشتریان انجام میدهد تکمیل میکند تا درک کاربران از نحوه کارکرد کارها را دریافت کند. این اغلب تنها راه برای به دست آوردن تصاویر واقعاً کاملی از نحوه عملکرد اشیا است، فراتر از انتزاع دادههایی که ممکن است ادعا کنند همه چیز خوب است، حتی اگر خوب نباشد.
این دور در یک زمان سخت برای سرمایه گذاری در مرحله رشد در اروپا در حال آمدن است و یک بار دیگر نشان می دهد که چقدر منطقه در سال های اخیر تغییر کرده است. چندی پیش نبود که یک شرکت فناوری جاه طلب در اروپا به ایالات متحده نقل مکان کرد، اگر هدف آن توسعه بود. در حال حاضر این دور از هنجار است.
ویکتور انگلسون، شریک EQT Growth که این دور را رهبری کرد (و اکنون به هیئت مدیره آردوک میپیوندد)، به من گفت که شرکت او در سال گذشته کمتر از 1000 استارتآپ را برای دورهای رشد ارزیابی کرده است. او گفت که این احتمال وجود دارد که به رشد خود ادامه دهد.
او گفت: “مبانی اساسی اینجاست: ما توسعه دهندگان بیشتری در اروپا در مقایسه با ایالات متحده داریم، اما ارزش گذاری ها به طور کلی پایین تر است.” او افزود که Ardoq در میان گزینههای متعدد، به دلیل پتانسیل تجاری – او تخمین میزند که ابزارهای معماری سازمانی یک بازار 3 میلیارد یورویی است – و همچنین به این دلیل که در حال حاضر استراتژی خود را به خوبی اجرا کرده است.
او در بیانیهای جداگانه خاطرنشان کرد: «اریک و تیمش Ardoq را به یکی از برترین شرکتهای معماری سازمانی SaaS در جهان تبدیل کردهاند.