
خوش آمدید، Climax Lawrence
Climax Lawrence در شکست 0-1 مقابل پاکستان بازی نکرد، اولین باری بود که مردان هند به آنها در یک رویداد SAFF شکست خوردند، اما پس از اینکه به جمع 11 مقابل افغانستان کشیده شد، در بقیه مسابقات برجسته شد. او در آن زمان 23 سال داشت و تا سال 2012 که بازنشسته شد، لارنس قلب خط هافبک را متعلق به خود کرد. قوی در هوا، با مهارهای محکم و پاسکاری چشمگیر، بهترین عملکرد او در داکا در شکست 1-2 مقابل بنگلادش در ج.
هند با شکست 0-1 مقابل پاکستان، خود را در برابر افغانستان برانگیخت و در عاصم بیسواس مهاجمی با پاهای چابک، ضربه سر خوب و غریزه فراوان یافت. سپس با Tollygunge Agragami، که یک مربی هندی نیست، در بنگلادش بود که حرفه Biswas اوج گرفت. در دوران اوج خود با یک سری جراحی های زانو داس شد. بیسواس پارسال به من گفته بود که نمی دانستیم توانبخشی مصدومیت چیست.
ابهای کومار مدافع کناری و سوهاس چاکرابارتی چپ چپ نیز به اندازه کافی تلاش کرده بودند تا مربی استفن کنستانتین بگوید که کسب مقام سوم در جام SAFF همه چیز بد و غم انگیز نیست. وقتی او بازسازی می کند برای خالد جمیل هم همینطور خواهد بود؟
سنان، جرقه ای درخشان
کمئوهای محمد سنان و بریسون فرناندز ارزش ساختن را دارد. هر دو روی توپ راحت هستند و می توانند بازیکنان را به بازی بگیرند، ویژگی هایی که در میان هندی ها نادر است. ادموند للارندیکا دریافته است که زندگی در ISL دشوارتر از I-League است و رسیدن به اهداف بین المللی حتی سخت تر است. مانند سهیل بهات، او زمان کمی برای بازی در باشگاهها پیدا میکند و این مانع پیشرفت او میشود، اما این یکی از واقعیتهایی است که مهاجمان هندی باید با آن زندگی کنند. مگر اینکه سونیل چتری یا بایچانگ بوتیا باشند.
پس از شکست مقابل سنگاپور در گوا که هند را ناک اوت کرد، جمیل که به وضوح ناامید شده بود به ما گفت که این اتفاق نباید می افتاد. او گفت که او برای تمرکز بر حمله، مخالفت کرده بود. نتیجه نداده بود، اما به همان اندازه، هند می توانست تا نیمه دوم سه گل بزند. در داکا، جمیل سه هافبک دفاعی را انتخاب کرد که هند را چنان سخت کرد که ماهش نائورم مجبور شد در نیمه دوم معرفی شود. در اینجا امیدواریم که هند به یکی از معدود بازیکنان خلاقی که دارد ایمان بیاورد.
هند تا ماه مارس بازی نمی کند و با توجه به بحث فوتبال در دادگاه ها، نمی توان گفت که فصل باشگاهی چه زمانی آغاز می شود. در سال 2003، بازیکنان هند به لیگ ملی فوتبال بازگشتند، سپس در فصل هفتم آن. پیتر ولاپان، دبیر کل باسابقه کنفدراسیون فوتبال آسیا، گفت که واقعاً فوتبال را به سطح بالاتری نبرده است. او پس از شکست هند در نیمه نهایی به من گفت: “در غیر این صورت به خانه نمی رفتی.”
ISL هم این کار را نکرده است، اما حداقل فوتبال را تضمین کرده است، چیزی که هند دیگر هرگز نباید آن را بدیهی بداند. ولاپان گفت که هند تراژدی آسیا بود و هفت سال پس از مرگ او، این اظهار نظر به خوبی قدیمی شده است.
آن زمان از هم گسسته، اکنون از هم گسسته
مثل الان، چون جمیل بازیکنان غول بزرگ موهون باگان را نادیده می گرفت، هند تعداد زیادی از بازیکنان عادی را از دست داده بود. بایچونگ بوتیا، ماهش گاولی، آر سی پراکاش، ساندیپ نندی، دیپاک موندال و تومبا سینگ که در بازی های آسیایی 2002 بنگلادش را اداره کرده بودند، مصدوم شدند. مثل الان، هند از هم گسیخته و با مهاجمان خجالتی گلزنی شده بود. رئیس کمیته فنی، آیام ویجایان همه چیز را در مورد آن میداند، زیرا او برای اهدافی از طریق کمپین مبارزه میکرد.
بیش از 23000 نفر روز سهشنبه ورزشگاه را پر کردند و جوی ایجاد کردند که تیمهای میزبان در سرتاسر جهان داشتند. چه با جایگاه های جام جهانی برای گرفتن. (یک وزیر سنگاپور طرفداران هنگ کنگ را احمق خطاب کرد؛ او از آن زمان عذرخواهی کرده است). یک مجلس کامل حامی پاکستان در افتتاحیه خود از هند استقبال کرد. وقتی هند در نیمه نهایی با بنگلادش دیدار کرد، ورزشگاه می توانست چندین برابر فروخته شود.
این برعکس چیزی بود که گوا ماه گذشته ارائه کرد و این به تنهایی به شما می گوید که هند چقدر در مورد فوتبال جدی است.
با این حال، ماندگارترین خاطره من نه فوتبال بود و نه جو تیم میهمان که با سفر هند به بنگلادش تشدید می شود (با پخش نشدن سرود ملی در برابر پاکستان در سیستم اعلان عمومی شروع شد). در حالی که بیبی نازنین از آیه آغازین «داما دم مست قلندر» عبور می کرد، ویجایان پیشتاز بود و بیسواس او را در حرکات همسان با دو بازیکن پاکستانی دنبال می کرد.
بازی هفته


