بدترین پیچش های داستانی بازی های ویدیویی

هر رسانه داستان نویسی از ابزارهای روایی اولیه یکسانی به روش های کمی متفاوت استفاده می کند. بازی‌های ویدیویی از این نظر منحصر به فرد هستند که می‌توانند از کتاب، تلویزیون، فیلم، نمایشنامه و هر قالب دیگری قرض بگیرند و به کار خود کمک کنند. برای مثال، پیچ و تاب‌های داستانی، زمانی که به درستی انجام شوند، می‌توانند ابزار روایت بسیار قدرتمندی باشند. از سوی دیگر، بازی‌ها به دلیل حضور فعال در داستان و سرعتی که توسعه‌دهندگان باید به نوعی به آن توجه کنند، بازی‌ها بسیار پیچیده‌تر هستند. بنابراین، وقتی داستانی از بین می‌رود، واقعاً می‌تواند بمباران شود و در نهایت شما را با یک داستان ناتمام که هرگز به نتیجه نمی‌رسد، رها کند. این یک رسانه پر خطر و با پاداش بالا است، اما آن اوج ها ارزش پایین بودن گاه و بیگاه را دارند.

من نمی توانم نادیده بگیرم که برخی از این پایین بودن ها چقدر پایین هستند، به خصوص وقتی صحبت از یک پیچش داستانی ناموفق می شود. من در مورد پیچش های داستانی که مردم دوست نداشتند صحبت نمی کنم، مانند افتتاحیه The Last of Us 2 یا طعمه و سوئیچ Raiden در Metal Gear Solid 2. ممکن است مخالف باشید، اما بد نیستند. پیچیدگی های داستانی مانند آنهایی که قرار است در مورد آنها صحبت کنم.

اینها بد هستند زیرا نه تنها هیچ معنایی ندارند، بلکه پس از یادگیری “حقیقت” کل بازی را بدتر می کنند. به همان اندازه که من از اعتراف آن متنفرم، این پیچش های داستانی وحشتناک به اندازه بهترین ها در من مانده است. امیدوارم بتوانم شما را از زندگی در این تجربیات نفرین شده با از بین بردن بدترین پیچش های داستانی که تا به حال در بازی شاهد بوده ام نجات دهم.

1 باران شدید — قاتل اوریگامی

تمام مدت تو بودی!

بازی‌های دیوید کیج معمولاً با چنین وعده‌های قوی شروع می‌شوند که بعد از چند ساعت اول به طور کامل در جایی ظاهر می‌شوند. من در مورد قرار دادن Indigo Profecy و Detroit: Become Human در لیست بحث کردم، اما Heavy Rain برای من بدترین متخلف بود.

این بازی به عنوان یک بازی رمز و راز در نظر گرفته شده است که شما از چندین دیدگاه برای تلاش برای حل پرونده مشاهده می کنید. شما پدر پسری را دارید که ربوده می شود، یک مامور تحقیق FBI، یک روزنامه نگار و یک کارآگاه خصوصی که برای کشف سرنخ ها بین آنها مبادله می کنید. در حالی که تعداد زیادی انتخاب و مسیرهای انشعاب در بازی وجود دارد، هویت و افشای قاتل اوریگامی همیشه یکسان است، و مرد، آیا این راضی کننده نیست. پیچ و تاب بزرگ در پایان این است که اسکات شلبی، چشم خصوصی که شما نقش او را بازی می‌کردید – و حتی افکار او را شنیدید – در تمام طول این مدت قاتل بوده است. این باعث می‌شود که تمام گفتگوهای داخلی و همچنین اقداماتی که در نقش او انجام می‌دهید در گذشته بی‌معنی باشد.

مربوط

10 بازی حماسی PS5 که نمی‌توانم بازی را ترک کنم

من بازی‌های زیادی انجام داده‌ام، و این 10 بازی را در پلی استیشن 5 خود بازمی‌گردانم.

2 کماندوی بیونیک – منشا بازوی شما

تا زمانی که مرگ جدا شدی

Bionic Commando یک راه‌اندازی مجدد از عنوان اصلی NES 1988 نیست، بلکه دنباله‌ای است که بیش از 20 سال بعد منتشر شد. اختراع مجدد آن بازی برای مخاطبان مدرن قبلاً سخت بود، اما گیم پلی آن در واقع آنقدر بد نبود. تاب خوردن احساس خنکی داشت و مبارزه محکم بود. ظاهراً شخصی در کپکام فکر می‌کرد که این کافی نیست و می‌خواست کل فرنچایز را با یک پیچش داستانی به‌طور ماسبق خراب کند، آن‌قدر گیج‌کننده که به همان اندازه در زمینه منطقی به نظر می‌رسد که خارج از زمینه.

در این بازی قهرمان داستان، نیتن اسپنسر، تلاش می‌کند تا همسر گمشده‌اش را پیدا کند، کاری که از نظر فنی انجام می‌دهد، اما به بدترین شکل ممکن. به نظر می رسد بازوی بیونیک او بدون کاتالیزور خاصی نمی تواند کار کند – این کاتالیزور مغز یک عزیز است. درست است، بازوی بیونیک شما همسر شماست. باورم نمی شود که آن کلمات با صدای بلند گفته شده و آنقدر جدی گرفته شده که وارد بازی شود.

مربوط

من ناامیدانه امیدوار هستم که این بازی ها دنباله هایی را که شایسته آن هستند داشته باشند

برخی از بازی‌ها برای دنباله‌داری التماس می‌کنند، اما به دلایلی احتمالاً هرگز چنین نخواهد شد. در اینجا مواردی هستند که بیشتر آسیب می بینند.

3 بتمن: شوالیه آرکام — شوالیه آرکام

اونی که فکر میکنی نیست… جز اینکه هست

پناهگاه و شهر Arkham مجموعه‌ای از شخصیت‌های شرور نمادین بتمن را به نمایش می‌گذارند، اما تمرکز همیشه روی جوکر بوده است. پس از مرگش در سیتی، راکستدی به یک شخصیت شرور کاملاً جدید قول داد که تمرکز بازی بعدی باشد. شوالیه آرکام فاش شد و طرفداران فوراً به این نتیجه رسیدند که باید جیسون تاد باشد. بله، در کمیک ها، تاد توسط جوکر کشته شد، اما بازی ها قبلاً با تداوم انجام شده بودند.

این ممکن است در واقع یک پیچ خوب باشد، اما دو چیز باعث شکست آن شد. اول این بود که Rocksteady اصرار داشت که حدس و گمان طرفداران اشتباه است و مدام بیان می کرد که شخصیت کاملاً جدید است. این یک دروغ آشکار نبود، بلکه فقط از نظر معنایی بود. بنابراین، نه تنها همه ما پیچ و تاب را می‌دانستیم، بلکه قبل از آشکار شدن آن چنان آشکار شد که به هر حال چندان اهمیتی نداشت. ایده این چرخش بد نیست — در واقع عالی است — اما ترکیبی از تلاش برای پنهان کردن آن پس از آشکار شدن قبل و در طول بازی باعث مرگ آن شد.

مربوط

یک بازی جدید Batman: Arkham در راه است، اما چیز دیگری وجود دارد

پس از بیش از هشت سال، ورودی بعدی سری Arkham به VR بازمی گردد.

4 Star Ocean: Till the End of Time — این همه یک بازی بود

بدتر از رویا بودن

تنبل ترین پیچیدگی داستانی که هر بازی، نمایش، فیلم یا هر روایتی می تواند داشته باشد این است که همه آن یک رویا بوده است.

این به طور کامل هر یک از مخاطرات، رشد یا معنای پشت کل داستان را کاهش می دهد. خب، من اینجا هستم تا به شما بگویم که Star Ocean: Till the End of Time موفق می شود یک پیچ و تاب رویاها را با یکی بدتر انجام دهد.

این از نظر فنی سومین بازی از سری Star Ocean است. با این حال، هر کدام عمدتا به تنهایی می ایستند و فقط عناصر و ایده ها را به اشتراک می گذارند. در این بازی شما به عنوان یک دانش آموز جوان در آینده ای دور بازی می کنید که پس از حمله بیگانگان به درگیری عظیم کشیده می شود. بازی همانطور که از هر JRPG انتظار دارید، اجرا می‌شود، البته با چروک جالبی که در آینده به جای یک قلمرو فانتزی تنظیم می‌شود. همه چیز عالی به نظر می رسد تا آخرین لحظات که فرش به بدترین شکلی که می توانید تصور کنید از زیر شما بیرون کشیده می شود.

اینطور نیست که کل بازی یک رویا بود، بلکه یک بازی بود. نه، نه فقط یک بازی برای شما بازیکن، بلکه یک بازی در جهان. به نظر می رسد کل جهان اقیانوس ستارگان، از جمله بازی های قبلی، همگی بخشی از یک شبیه سازی عظیم هستند که توسط برخی از گونه های پیشرفته ایجاد شده است. شخصیت های شما حتی واقعی نیستند، بلکه فقط هوش مصنوعی در آن برنامه هستند. به نظر می رسد که به همان اندازه دست نیافتنی است و به خاطر یک پیچ و تاب به داخل پرتاب می شود، اما آنچنان خراب قطار است که حتی بازی های قبلی را با آسیب های جانبی خراب می کند.

مربوط

10 بازی RPG اعتیاد آور Nintendo Switch که نمی توانم آنها را کنار بگذارم

من فهرستی از بازی های نقش آفرینی را گردآوری کرده ام که نینتندو سوییچ را روی دستانم چسبانده است.

5 12 دقیقه — بیشتر از همسرت

فقط منزجر کننده

هرچه در مورد 12 دقیقه کمتر گفته شود، بهتر است. ایده جالبی بود که یک بازی در یک آپارتمان مجرد با حداقل بازیگران و عنصر حلقه زمان تنظیم شود تا به طور روشمند چگونگی زنده ماندن بلکه حل معمای پشت وقایع را نیز حل کند. به جز، فاش شدن در اینجا نه تنها گیج کننده بلکه کاملاً ناخوشایند است.

این کار با فاش های خسته شروع می شود که شخصیت اصلی شما قاتل است، اما سعی می کند نتایج جالب تر تا وحشتناک تر را نشان دهد. ببینید، شخصیت شما نه تنها پدر خودشان را کشته است، بلکه این اطلاعات نشان می دهد که شما برادر ناتنی همسرتان هستید. این یک نوسان بزرگ است که سعی کنید آن پیچ و تاب را انجام دهید، اما 12 دقیقه کاملاً با آن ضربه می زند.

مربوط

بهترین بازی های مستقل در PS5: برترین بازی های مستقل برای پلی استیشن 5

اینها بهترین بازی های مستقلی هستند که می توانید برای PS5 انتخاب کنید.