فرهنگی و هنریمیراث و گردشگری

حریم و حرمت مشاهیر را نگه داریم

این آرامگاه ها به مراکز فرهنگی و هنری تبدیل شده اند. در کنار بنای اصلی و آرامگاه، یک مجموعه فرهنگی و هنری ایجاد شده است که شامل موزه تالارهای اجتماعی، کتابخانه تخصصی، کتابفروشی ها و محصولات فرهنگی و گردشگاهی است که تقریباً اصول اولیه را برآورده می کند. نیازهای یک گردشگر پس از ادای احترام به این مقام بزرگ باید به بررسی و کاوش در محیط فرهنگی و تفریحی پرداخته و با این مجموعه آشنا شوند.

بسته به نوع مدیریتی که در آنجا حاکم است، این مجموعه ها می توانند همیشه پویا، فعال و سرزنده باشند و به مناسبت سال میزبان فعالیت های مختلف فرهنگی و هنری باشند.

در نتیجه بینندگان دائمی بیشتری به این مکان ها دعوت می شوند و برای هر فصل از سال می توان برنامه ویژه ای در نظر گرفت تا ذینفعان در طول سال در ارتباط باشند.

آرامگاه‌های معروف ایرانی مانند حکیم ابوالقاسم فردوسی، خواجه حافظ شیرازی، آرامگاه سعدی، آرامگاه خیام و مقبره‌های عطار نیشابوری از جمله این آرامگاه‌ها هستند که روز ملی برای آن‌ها تعریف شده است.

بر اساس مجموعه قوانین میراث فرهنگی، هیات وزیران در تاریخ 22/3/1337 تصویب کرد که از دفن اموات در اماکن و ابنیه و بناهای تاریخی که جزء آثار ملی و همچنین در ادامه این مصوبه به طور دقیقتر در 27/3/1337 هیئت وزیران تصویب کرد که دفن اموات در مقبره ابن سینا در همدان، فردوسی در توس، سعدی و حافظ در شیراز و امثال آن مانند مقبره عطار و … خیام در نیشابور اکیداً حرام است و وزارت کشور باید کاملاً از آن اجتناب کند.

مجموعه تاریخی و فرهنگی آرامگاه فردوسی محل دفن فردوسی است و برای دفن افراد دیگر برنامه ریزی نشده است. قبر حافظ است نه سایر مشاهیر. آرامگاه سعدی، عطار و خیام است. اخوان ثالث یکی از شناخته شده ترین شاعران خراسان و زنده یاد استاد شجریان خسرو صدای ایران زمین است که در آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شده اند.

به گفته نگارنده، جدای از بحث عدم رعایت قانون، دفن سلبریتی ها از عهده کارشناسان برنمی آید، دلایل آن به شرح زیر است: این اقدام انتقادات زیادی را از سوی فعالان فرهنگی برانگیخته است، اما قصد کاهش آن را ندارد. جایگاه والای این هنرمندان است، اما من قصد دارم به این هنرمندان بیشتر توجه کنم و قصد دارم برای آنها ارزش بیافزاییم.

طبق قوانین ذکر شده، هیچکس نباید در بناها و مقبره های تاریخی دفن شود و در صورت وقوع به هر دلیلی، حق ساخت بنای دیگری برای این هنرمندان در حریم درجه یک این مکان ها سلب می شود.

همچنین در اماکن مذهبی فقط کافی است سنگ قبر بسازند و عقل و منطق حکم می کند که از جایگاه قبر اصلی منحرف نشود و آن را تحت الشعاع قرار دهد.

یک واقعیت نسبتاً قابل قبولی که در سالهای اخیر اتفاق افتاد این بود که در مقابل قبر فردوسی که کلاس اولی نیست، محلی را به مدفن شاعران مشهور اختصاص داده بودند که تداخل چندانی با قبر نداشت. توسط فردوسی با توجه به اینکه فقط شاعران باید دفن شوند، کم کم به سمت خاکسپاری هنرمندان دیگر پیش رفت که خوشبختانه با تصمیم عاقلانه و منطقی وزارت میراث، فرهنگ، گردشگری و صنایع دستی و شهرداری مشهد مبنی بر تشییع مردگان به پایان رسید. اینجا.

موزه فردوسی که به‌صورت اختصاصی به شخصیت فردوسی شاهنامه و آثار تاریخی مرتبط با توس پرداخته شده است مورد تداخل قرار می‌گیرد و علاقه‌مندان و هنرمند تقاضای نمایش آثار مرتبط با اخوان ثالث و نیز استاد شجریان را دارند و عملاً این موزه تخصصی از تعریف اختصاصی موزه‌های تخصصی مشاهیر خارج شده و تبدیل به یک موزه عمومی می‌شود.

مگر می‌شود در موزه تخصصی نادر افشار اثر دیگری را به نمایش درآورد؟ آیا می‌شود در موزه تخصصی خیام اثر دیگری و غیرمرتبط را به نمایش در آورد؟ و همچنین در فروشگاه و محصولات فرهنگی و در کتابخانه تخصصی این مجموعه که به فردوسی پرداخته شده است نیز تداخل پیش می‌آید.

پر واضح است که می‌شود در طول سال، فعالیت‌ها و رویدادهای مشاهیر ایران را در محل آرامگاه یکدیگر با برگزاری نشست‌ها و همایش‌ها داشته باشیم ولی اینکه در محل دفن این کار را انجام بدهیم اصلاً پسندیده نیست.

لذا باید حرمت آرامگاه‌های مشاهیر و حرمت هنرمندان معاصر را نگه داشته باشیم و با برپا کردن بنای جدید بر روی بنای دیگر هر دو را مورد بی‌مهری و بی‌حرمتی قرار ندهیم و حریم و حرمت آن‌ها را حفظ کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا