رادیو و تلویزیونفرهنگی و هنری

در سوگ پدر مهربان رادیو/ حمید منوچهری چشم ما بود

محسن سوهانی مدیرکل رادیو و نمایش های رادیویی هنرهای نمایشی در پیامی درگذشت حمید منوچهری مجری و هنرمند پیشکسوت رادیو را تسلیت گفت.

در متن منتشر شده توسط سوهانی آمده است:

در سر سوزن بدخواهی، دشمنی و کینه توزی نبود. محبت و ادب زیاد بود. او مرد و انسانیت بود. رسالتش ناسیونالیسم، ماهیتش پدرگرایی و رسمش امید است. غیرممکن بود اسم کسی را بیاوریم بدون اینکه ضمیمه «عزیز» از دهانش بیفتد. گرچه در کارش جدیت نادری داشت، اما اگر در اوج عصبانیت می خواست دانش آموزی را تنبیه کند یا حتی از روی عصبانیت او را بدترین غیرانسانی خطاب کند، باز هم او را «عزیز فلانی» خطاب می کرد.

معلم یا به قول بچه ها: حاجی منوچهری گنجینه ای اصیل و گرانبها از هنر و دانش بود که دیدار با او باعث خوشحالی شد. تاریخ شفاهی و راوی ناگفته ها. کافی بود با خاطراتش بشینم تا از دنیای تجربه لذت ببرم و نکاتی یاد بگیرم…

او عاشق تئاتر و تلویزیون بود، اما رادیو را دوست داشت. او همیشه می دانست که چگونه با آن طنین جادویی صدای فراموش نشدنی اش بگوید: {رادیو یعنی ترگ ارگ، تلویزیون جام جم}. او ارگ را خانه خود و ساکنان آن را خانواده خود می دانست.و خانواده برای او قداست فوق العاده ای داشتند. چیزی یادم نیست که به او پیشنهاد داده باشم، دو تا می گرفت و می گفت: {یکی برای حضرت اجلاء می گیرم…}. هر بارانی می بارد و عشق از این جمله.

دقیقاً به خاطر همین مناسک عبادی بود که تا آخرین نفس از احوال و کار بچه ها به ویژه جوانان جویا شد. این اواخر تن لاغر و پیر دیگر به حریف روح بزرگ اهمیت نمی داد. با این حال، حتی در تخت بیمارستان، از خواندن نمایشنامه های رادیویی و تصحیح آنها دست برنداشت. آخرین تصویری که از او به یاد دارم لحظه ای است که روی تخت بیمارستان، با وجود نفس های سنگین و سخنان سختش، دستش را به سمت من دراز کرد و به من گفت که هنوز امیدوار باشم و سعی کنم اوضاع را درست کنم.

هاجی پناه همه ما بود. هنوز باورم نمی شود که دیگر با نفس های شمرده و قدم های آهسته منتظرم تا بیاید و با لبخند به من سلام کند و با قلبی مطمئن فردای روشن را نوید دهد.

از صمیم قلب شیفته حضرت امیر بود و همیشه بر کلام وداعش تکیه می کرد: {مولا یارت…}

خوشحالم که توانستیم به بزرگترین آرزوی او یعنی «کتاب صوتی نهج البلاغه» برسیم. با همدلی و همراهی دکتر محسن حبیبی عزیز، این اثر فاخر در 25 تیر ماه سال 1401 طی مراسمی یادبود در دانشگاه علامه طباطبایی رونمایی شد تا سخنان گرانقدر استاد عاشق و عارف با صدای دلنشین حمید منوچهری برای همیشه در تاریخ به یادگار خواهد ماند.به قول جلال در وصف نیما: [به هم سلام کردیم و حالش را جویا شدیم و نمی‌دانستم به زودی روزی خواهد رسید که او آنجا نباشد.

دردناک و بسیار متاسفم.

یک چشم کمتر از دو
و هزاران نفر دیگر را می شمرد

یادش، جایش در بهشت ​​و ای دوست من…

توجه: ما از یکدیگر قدردانی می کنیم. این یکی..

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا