چرا ایستگاه های اتصال اینقدر گران هستند؟ پاسخ به طرز شگفت آوری منطقی است

ایستگاه های اتصال سلاح های مخفی صنعت فناوری هستند. به تعبیر انتقام جویانلوکی “رومیزی” اودینسون ممکن است ادعا کند “من ارتشی از پورت ها دارم”، اما تونی “لپ تاپ” استارک پاسخ می دهد: “ما یک ایستگاه اتصال داریم.”
همانطور که لپ تاپ هایی مانند مک بوک ایر و Dell XPS 13 کوچکتر می شوند، تعداد پورت های روی آنها نیز کاهش می یابد. با این حال، همه اینها زمانی تغییر می کند که یک ایستگاه اتصال را به ترکیب بیاورید. پورت های اضافی برای گسترش اتصال نوت بوک شما فراهم می کند. از اتصال صفحه کلید و ماوس گرفته تا وصل کردن یک مانیتور خارجی و استفاده از قدرت صاعقه 4، اگر “Hulk Smash!”، سپس “Docking Station Connect!”
اما داک فقط جعبه ای است که پورت هایی در آن گیر کرده است، درست است؟ بنابراین، چگونه در جهان می تواند بهترین ایستگاه های اتصال حدود 300 دلار قیمت دارد؟ با این فرض، البته مرد آهنی از ایستگاههای لنگرگاه در این منظره استعاری و استعاری مارول پشتیبانی میکند – بالاخره او یک میلیاردر است.
حتی پس از بررسی سهم من از ایستگاههای اتصال و هابهای USB-C، این سوالی است که در پی بردن به آن مشکل داشتم. برای روشن کردن این سوال، تصمیم گرفتم با برنی تامپسون، موسس و مدیر ارشد فناوری Plugable تماس بگیرم. اگر می خواهید، می توانید او را به عنوان نیک فیوری دانای این همبستگی عجیب و غریب MCU در نظر بگیرید. اما برای حفظ واقعیت، این است که چرا ایستگاه های docking بسیار گران هستند.
جواب
Plugable، شرکتی که به خاطر مجموعه وسیعی از دستگاههای USB با کیفیت معروف است، با ایستگاههای docking غریبه نیست. در واقع، کاملا برعکس؛ Plugable به طور مداوم برخی از بهترین ایستگاههای اتصال و هاب USB-C را در بازار ارائه میکند، مخصوصاً نسبت به قیمتشان. یکی از بهترین های اطراف، ایستگاه اتصال سه گانه نمایشگر 4K USB-C قابل اتصال تکان دهنده دارد قیمت لیست 394.99 دلار، اما تقریباً همیشه آن را با تخفیف تا 279 دلار خواهید دید. و این یک قیمت رقابتی است.
تامپسون خلاصهای از آنچه ایستگاههای بارانداز ارائه میدهند و مقصران پشت سر قیمتهای بسیار بالای آنها ارائه کرد:
با نازکتر شدن و سبکتر شدن رایانهها، ایستگاههای اتصال اهمیت بیشتری پیدا کردهاند. اکنون بسیاری از لپتاپها اغلب تنها یک یا دو پورت USB-C برای اتصال همه چیز دارند. مصرف کنندگان می خواهند صفحه کلید، موس، مانیتور، پروژکتور، هدست، وب کم، هارد دیسک، چاپگر و موارد دیگر را به هم متصل کنند. این داک است که پورتهای «میراثی» اضافی را برای اتصال همه چیز فراهم میکند.»
این همچنین اسکلهها را پیچیدهتر و گرانتر کرده است، معمولاً 100 تا 200 دلار یا بیشتر هزینه دارند. آنها می توانند به اندازه لپ تاپی که به آن وصل می شوند تراشه در داخل داشته باشند. آنها اغلب با آداپتورهای برق بزرگتر از خود لپ تاپ عرضه می شوند. ارزش “یک دستگاه برای اتصال همه آنها” بالا است و پیچیدگی آن نیز بالاست.
مطمئناً، یک داک ممکن است نمایشگر، صفحه کلید، ترکپد یا هیچ کاربرد قابل قبولی را بدون اتصال به دستگاه دیگری نداشته باشد، اما این چیزی است که آن را تغذیه میکند که قیمت را بالا میبرد. آداپتور برق (معمولاً) موجود یک فاکتور بزرگ است، زیرا تامپسون اشاره می کند که آنها می توانند از اندازه آجر (بنابراین، وات) آجر برق لپ تاپ بیشتر باشند.
ایستگاههای داک به این نیرو نیاز دارند، زیرا نه تنها از طریق Power Delivery به خود لپتاپ برق میرسانند، بلکه میتوانند هر دستگاه دیگری را که به آن متصل است نیز تغذیه کنند. با این حال، این تنها نوک کوه یخ است، زیرا چند دلیل دیگر وجود دارد که برچسب قیمت ممکن است بالا باشد.
خرابی
تامپسون دلایل پیچیدگی یک ایستگاه اتصال را که به قیمت بالاتر کمک میکند، توضیح داد و دو جنبه را گسترش داد: گزینههای اتصال برق و مانیتور. در حالی که دیدهام که ایستگاههای اتصال با ارائه توان 100 واتی گرما را به ارمغان میآورند، برایم جالب بود که در نهایت چه چیزی ارائه خواهند کرد: 240 وات PD.
«USB به یک فناوری انعطافپذیر شگفتانگیز برای تغذیه یا شارژ دستگاهها، حتی خود لپتاپ تبدیل شده است. هر پورت در یک داک به برق نیاز دارد: پورتهای USB 3.0 تا 4.5 وات، پورتهای USB-C استاندارد تا 15 وات، پورتهای USB-C با توان تحویل تا 100 وات امروز، و 240 وات در آینده.
تامپسون ادامه میدهد: «جایی که USB توان اشتراکی را در خود جای میدهد، الزامات نظارتی جدید مانند IEC 62368-1 به آداپتورهای برق بزرگ بر اساس حداکثر مصرف نیاز دارد. به همین دلیل است که نظراتی مانند این را از نیویورک تایمز می خوانید: “مثل همه اسکله های تاندربولت، این نیز با یک آجر بزرگ قدرتمند همراه است.” یا از Engadget: “یک چیزی که باید در مورد این داک در نظر داشت، آجر بزرگ قدرت است: تقریباً دقیقاً به اندازه خود داک است.” این به دلیل ترکیبی از قابلیت های برق انعطاف پذیر USB به اضافه انعطاف ناپذیری نظارتی ایجاد می شود.
سپس جنبه نمایشی چیزها وجود دارد. داشتن مانیتور دوم در صورت مدیریت یک جریان کاری پرمشغله تقریباً ضروری است، اما همه لپتاپها نوع خروجی مناسبی ندارند که به راحتی به نمایشگر متصل شوند. ایستگاه های اتصال دارای HDMI، DisplayPort یا USB-C برای رفع این مشکل هستند، اما گاهی اوقات حتی این کافی نیست. تامپسون در مورد تقاضا برای تنوع توضیح می دهد.
«USB همچنین راهی برای اتصال نمایشگرها و پروژکتورهای اضافی شده است. اما صنعت روی یک استاندارد قرار نگرفته است. HDMI و DisplayPort همچنان در حال مبارزه برای پیروزی در نبرد استانداردهای واقعی هستند، با اتصالات بومی USB بر روی مانیتور و اتصالات قدیمی مانند VGA و DVI که هنوز به طور گسترده استفاده می شود.
او ادامه می دهد: «مصرف کنندگان اسکله ای می خواهند که این عدم استانداردسازی و سردرگمی را حل کند. محبوب ترین، مانند داک نهایی 4K قابل اتصال، حداقل از HDMI یا DisplayPort برای هر یک از سه خروجی روی داک پشتیبانی کنید. این کانکتورهای اضافی و آی سی های تبدیل ویدیوی اضافی در داخل داک پیچیده و گران هستند.
با این حال، این به این نکته اشاره می کند که چرا لپ تاپ ها دوست دارند اولترابوک ها و مک بوک ها، این تنوع اتصال را شامل نشود. آنها ممکن است چند پورت قدیمی داشته باشند، اما هرچه تعداد بیشتری در آنجا بسته بندی شود، نوت بوک پیچیده تر و گران تر می شود. ما قبلاً می دانیم که برخی از آنها چقدر گران هستند بهترین لپ تاپ ها دریافت کنید، بنابراین افزودن پورتهای بیشتر باعث میشود قیمت برچسب آنها بسیار کمتر جذاب باشد. برای کاهش این هزینه، ایستگاههای docking در عوض بیشترین قیمت اتصال را بر عهده میگیرند.
جایگزین ها
به دلیل عدم وجود پورت در لپتاپهای خاص، سازندگان داکهای مخصوص به خود را که برای دستگاههای آن ساخته شده است، توسعه خواهند داد. این شامل دل و HP، که در آوردن اسلات ها، برق و اتصال مانیتور مورد نیاز لپ تاپ خود به خوبی عمل می کنند. اما تامپسون در مورد اینکه چرا یک داک شخص ثالث، مانند آنچه از Plugable، ممکن است نسبت به یک داک با نام تجاری سازنده تجهیزات اصلی (OEM) ترجیح داده شود “که احتمالاً برای آن لپتاپ خاص ساخته و آزمایش شده است.”
او میگوید: «پاسخ سازگاری گستردهتر و آزمایش آن سازگاری گستردهتر توسط Plugable است. برندهای شخص ثالث یا پس از فروش باید بر جهانی بودن واقعی در بین برندهای OEM تمرکز کنند و نه فقط مک در مقابل ویندوز. این سیستم عامل چند برندی بیشتر محیط های اداری و تجاری را بهتر منعکس می کند. یک داک جهانی تر، انعطاف پذیری بیشتری را در یک خانوار یا دفتر چند لپ تاپ/نسل استفاده می کند.”
این بدان معنا نیست که OEM هایی مانند Dell و HP ایستگاه های اتصال عالی ایجاد نمی کنند، اما می توانند بسیار گران باشند. مثلا، Thunderbolt Dock 120W G4 HP (در برگه جدید باز می شود) 329 دلار است، و اگر به فکر خرید یک لپ تاپ جدید هستید نیست HP، ممکن است به خوبی با آن کار نکند.
تامپسون در پایان میگوید: «از آنجایی که لپتاپها کوچک شدهاند و انتخاب پورتهای خود را کاهش دادهاند، داکها به لوازم جانبی مهمی برای بازگرداندن تمام اتصالات تبدیل شدهاند. اسکلهها گرانتر شدهاند، اما ضروریتر شدهاند.»
پس شما آن را دارید، مؤمنان واقعی (خوب، من با زبان مارول تمام کردم). ایستگاههای اتصال گران هستند زیرا ارائه تعداد پورتها، همراه با انواع گزینههای اتصال و آداپتورهای برقی که با آنها عرضه میشوند، کار کوچکی نیست. به نوعی قیمت لپتاپهای مورد علاقه ما را جبران میکند، حتی اگر آرزو کنیم یک یا دو پورت اضافی روی آنها وجود داشته باشد. با این حال، به همین دلیل است که ایستگاه های اتصال وجود دارد، و اگر به دنبال آن هستید بهترین ایستگاه های اتصال در اطراف، ما شما را تحت پوشش قرار داده ایم. با این حال، اگر فقط به دنبال تعداد انگشت شماری پورت با قیمت کمتر از 100 دلار هستید، ممکن است بخواهید بهترین هاب USB-C بجای.