کار آفرینی و استارتاپ

3 سوال: ژان ژاک دگروف SM ’93, PhD ’02 در مورد چگونگی تبدیل شدن MIT به یک نیروگاه کارآفرینی | اخبار MIT



امروزه ده ها هزار شرکت در سراسر جهان توسط فارغ التحصیلان MIT تاسیس شده اند. این شرکت ها میلیون ها نفر را استخدام می کنند و سالانه نزدیک به 2 تریلیون دلار درآمد ایجاد می کنند از سال 2015. MIT برای آموزش نسل بعدی بنیانگذاران، بیش از 200 منبع اختصاص داده شده به تقویت کارآفرینی و نوآوری، از جمله بیش از 80 دوره آموزشی و ده ها فعالیت فوق برنامه را ارائه می دهد.

پس چگونه MIT به اینجا رسید و چه چیزی جامعه کارآفرینی مؤسسه را تا این حد پربار می کند؟ ژان ژاک در کتاب جدید خود با عنوان «از زیرزمین تا گنبد: چگونه فرهنگ منحصر به فرد MIT یک جامعه کارآفرینی پر رونق ایجاد کرد. Degroof SM ’93, PhD ’02، یک سرمایه گذار مخاطره آمیز، قبل از توضیح دقیق وضعیت امروز و ارائه برخی از درس های آموخته شده، به تاریخچه کارآفرینی MIT می پردازد.

به نظر می رسد، همیشه اوضاع به این شکل نبوده است، و ساختارهای پشتیبانی کارآفرینی MIT با آنچه که حتی 10 سال پیش به نظر می رسید بسیار متفاوت به نظر می رسد. اخبار MIT با دگروف در مورد برخی از یافته های کتاب جدیدش صحبت کرد.

س: چگونه MIT تا این حد کارآفرین شد؟

آ: پاسخ کوتاه، در درجه اول از پایین به بالا است. تا اوایل دهه 2010، علاقه به کارآفرینی از طریق تعداد بی‌شماری از ابتکارات محلی و غیررسمی، عمدتاً در عرصه فوق برنامه، تحقق یافت. مدیریت مرکزی MIT سیاست عمدی در قبال کارآفرینی در محوطه دانشگاه نداشت. در اواخر دهه 60 و 70، برخی از کارآفرینان جوان فارغ التحصیل در بوستون، دفتر فارغ التحصیلان را متقاعد کردند که اولین سری سمینارهای متمرکز بر کارآفرینی را سازماندهی کند. این یک موفقیت بزرگ و غیرمنتظره بود. که در نهایت منجر به انجمن شرکت MIT شد که توسط فارغ التحصیلان MIT اداره می شود. سپس در اواخر دهه 80، دانشجویان دانشکده مهندسی و دانشکده مدیریت اسلون MIT، باشگاه کارآفرینی و انجمن سرمایه‌گذاری جدید اسلون (SNVA) را راه‌اندازی کردند. آنها مسابقه طرح کسب و کار 10 هزار دلاری را آغاز کردند (که در نهایت به رقابت موفق 100 هزار دلاری کارآفرینی تبدیل شد).

در سال 1990، پروفسور اد رابرتز از اسلون، پیشگام در کارآفرینی در محوطه دانشگاه، مرکز کارآفرینی را که اکنون مرکز اعتماد مارتین برای کارآفرینی MIT است، در پاسخ به درخواست‌های دانشجویان برای راهنمایی در راه‌اندازی کسب‌وکارهای جدید تأسیس کرد.

از آنجا، باشگاه‌های دانشجویی، مسابقات کارآفرینی، و سایر نهادهایی که از کارآفرینان حمایت می‌کنند، در طول سال‌ها، به ویژه در دوران اینترنت و پس از آن، افزایش یافتند. این همه به لطف تلاش فارغ التحصیلان، دانشجویان، و تک تک اعضای هیئت علمی و کارکنان بود که در اداره خود لابی کردند.

به دنبال علاقه روزافزون دانش آموزان، اسلون و آزمایشگاه رسانه به طور خاص دوره های ارائه شده را توسعه دادند. نقطه عطف دیگر پس از بحران مالی 2008 بود. از آنجایی که کارفرمایان بزرگ سنتی فارغ التحصیلان کمتری را استخدام می کردند، کارآفرینی برای اولین بار به عنوان یک مسیر شغلی معتبر برای دانشجویان ظاهر شد.

دانشجویان همچنین به دلیل پیشرفت های فناوری امیدوارکننده در اواسط تا اواخر دهه 2000 جذب شرکت های کارآفرین شدند. آیفون در سال 2007 راه اندازی شد، اینترنت اشیا، محاسبات ابری، انقلاب ژنوم، همگرایی بیوتکنولوژی و فناوری اطلاعات، مهندسی در مقیاس نانو، انرژی پاک و به طور کلی انفجار اطلاعات بلادرنگ وجود داشت. مرکز ثقل اقتصاد به طور فزاینده ای از کارفرمایان سنتی به سمت شرکت های جدید و مختل کننده حرکت می کرد.

در همان زمان، تقریباً در سال 2010، اداره مرکزی MIT به طور رسمی کارآفرینی را با ابتکار نوآوری و برنامه‌هایی مانند جزئی در نوآوری و کارآفرینی پذیرفت.

س: شما استدلال می کنید که فرهنگ MIT زمینه مناسبی برای کارآفرینی بوده است. فکر می‌کنید چه بخش‌های خاصی از فرهنگ MIT با کارآفرینی هماهنگ است؟

آ: تناسب بسیار خوبی بین چندین عنصر فرهنگ و کارآفرینی MIT وجود دارد:

  • گشودگی به ابتکارات از پایین به بالا و تصمیم گیری. این امر به ویژه در سطح مراکز و آزمایشگاه های MIT قوی است. آنها توسط تک تک اعضای هیئت علمی راه اندازی می شوند – که نیاز به یافتن بودجه برای حفظ آزمایشگاه خود دارند. به این ترتیب، آنها به نوعی کارآفرین دانشگاهی هستند.
  • تعالی. MIT در بین بهترین دانشگاه های جهان قرار دارد، بنابراین برتری یک ارزش اصلی است. راه اندازی و رشد یک شرکت می تواند گاهی اوقات مانند جهنم به نظر برسد و به تعالی و فداکاری نیاز دارد. تجربه MIT کاملاً افراد خود را برای نبردهای سخت و تجارب فروتن آماده می کند.
  • یادگیری از طریق انجام و حل مسئله. به عنوان مثال، MIT از زمان تأسیس خود تأکید زیادی بر یادگیری تجربی از طریق کار آزمایشگاهی و کارآموزی داشته است. به طور مشابه، کارآفرینی مستلزم آن است که به دنیای واقعی بروید و ایده های خود را تکرار کنید.
  • آزمایش و تحمل شکست. کارآفرینی کاملاً با چنین رویکردی مطابقت دارد زیرا فرآیند آزمایش و آزمون و خطا نیز هست.
  • چند رشته ای. حل مسائل دنیای واقعی اغلب به راه حل هایی نیاز دارد که چندین رویکرد را با هم ترکیب کنند. نوآوری از طریق کارآفرینی عموماً مستلزم آن است که افراد خارج از چارچوب فکر کنند و راه حل هایی را تصور کنند که اغلب شامل چندین رشته است. یکی از معدود قوانین قابل اعتمادی که از تحقیقات در زمینه کارآفرینی به دست می‌آید این است که تیم‌های متنوعی از بنیان‌گذاران استارت‌آپ عملکرد بهتری دارند.
  • ضربه. شعار MIT، مترens et مترمقعد (“ذهن و دست” در لاتین)، و لوگوی آن – که دانشمند و صنعتگر را در موقعیت های موازی نشان می دهد – نشان دهنده ایده آل همکاری بین دانش و عمل است، اما همچنین نگرانی در مورد تاثیرگذاری. کارآفرینی به عنوان فرآیندی برای تأثیرگذاری بر جهان کاملاً با این فلسفه مطابقت دارد.
  • در آغوش گرفتن بیرونی برای مدت طولانی، MIT توسط همتایان خود در دانشگاه به عنوان یک خارجی دیده می شد و به عنوان یک مدرسه حرفه ای صرف نگاه می شد. این هویت از خارج بودن هنوز در جامعه MIT زنده است، اما با احساس غرور در ایجاد اختلال، مبتدی و حتی کمی گیک بودن همراه است. داشتن هویت خارج از مؤسسه به خوبی با کارآفرینانی که بنا به تعریف سعی در به چالش کشیدن مدیران متصدی دارند، مناسب است.

همه اینها نشان می دهد که محیط MIT به سختی قابل تکرار است.

س: امیدوارید این کتاب در مورد حمایت از کارآفرینی به خوانندگان چه چیزی بیاموزد؟

آ: مهم است که یک اکوسیستم کارآفرینی بسازیم که بر اساس فرهنگ موسسه فرد ساخته شود یا حداقل خلاف آن نباشد. کپی کردن و چسباندن مدل یک موسسه دیگر رویکرد امیدوارکننده ای نیست. آموزش کارآفرینی نیز باید فراتر از ارائه یک طرح تجاری باشد. نباید منابع مورد نیاز برای ایجاد یک برنامه درسی کارآفرینی را دست کم گرفت. مؤسساتی که مقیاس مورد نیاز را ندارند باید ادغام منابع را با مؤسسات همتا در نظر بگیرند.

توسعه یک برنامه درسی کارآفرینی و اکوسیستم داخلی نیز باید شامل ذینفعان مختلفی از جمله شرکت‌های بزرگ، تامین‌کنندگان سرمایه ریسک و دولت باشد. مشارکت فارغ‌التحصیلان به‌ویژه کلیدی است زیرا آنها می‌توانند به عنوان سخنران، مربی و اهداکننده کمک کنند. آنها همچنین می توانند کانالی برای سایر ذینفعان باشند که همه آنها می توانند ترویج کارآفرینی را در سطح محلی تسهیل کنند.

.



منبع

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا